داشتن مهارتهای ارتباطی برای مربیان ورزشی یکی از مهمترین ارکان موفقیت یک مربی در کارش است . مربیان موفق در ارتباط گرفتن مهارت دارند. عدم موفقیت مربیان ناموفق به دلیل نداشتن دانش کافی در ورزش نیست بلکه به علت مهارت های ارتباطی ضعیف آنهاست.
در این مقاله خواهید آموخت پایه های فرایند ارتباط چیست؟ با هشت مشکل عمده و رایج ارتباطات در حرفه مربیگری آشنا میشوید و نحوه بهبود مهارت های ارتباطی برای رفع مشکلات را می آموزید پس تا پایان این مقاله با فوتسال لرن باشید.
اهمیت وجود مهارتهای ارتباطی برای مربیان ورزشی
به عنوان مربی باید در موقعیت های متعددی ارتباط مؤثر برقرار کنید. این موقعیت ها عبارت اند از: گفتگو با والدین خشمگین ورزشکار درباره علت حذف او از تیم، توضیح درباره نحوه اجرای مهارتی پیچیده برای ورزشکار، معرفی تیم خود در گردهمایی حمایتی مدرسه، و گفتگو با داوری که مطمئن هستید تصمیمش اشتباه بوده است. ارتباطات مؤثر در مربیگری کار آمد اهمپنی اساسی دارد، چنانچه در ازدواج، پرورش فرزند، و شغل نیز چنین است.
هر چند مربیان باید بتوانند با ورزشکار، مربیان دیگر، والدین ورزشکاران، مدیران، و مردم به خوبی ارتباط برقرار کنند، اما ما در این مقاله بر ارتباط میان مربی و ورزشکار تمرکز می کنیم. البته همه اصولی که مطرح می شود برای همه موارد ارتباطات دیگر نیز کاربرد دارد.
سه جنبه مهم ارتباط
مبحث را با اصولی درباره فرایند ارتباط آغاز می کنیم، اول آنکه ارتباط تنها شامل ارسال پیام نیست، بلکه دریافت پیام را نیز شامل می شود. معمولا، مربیان بیشتر به مهارت در سخنرانی معروف اند تا مهارت های شنیدن. اما چنانچه حتما می دانید مربیان باید نه تنها در فرستادن پیام های روشن و مفهوم ماهر باشند، بلکه باید در شنیدن و فهمیدن آنچه ورزشکاران متقابلا می گویند نیز مهارت داشته باشند.
دوم، ارتباط متشکل از پیام های کلامی و غیر کلامی است. حالت های خصمانه، ابراز خوشحالی با حالت چهره، حرکات مرعوب کننده، و کارهایی حاکی از مهربانی همه شکل هایی از ارتباط غیر کلامی اند که به آن زبان بدن هممی گویند
تخمین می زنند بیش از ۷۰ درصد ارتباطات غیر کلامی هستند. این مطلب تأییدی است بر این نکته که آنچه می گوییم به اندازه آنچه عمل می کنیم اهمیتی ندارد.
بیشتر ما به مهارت پیام های کلامی تمایل داریم تا به پیام های غیر کلامی، از آنجا که بیشتر وقت ها مربیان در معرض دید بازیکنان، مدیران و مردم هستند، باید بخصوص از حرکات و اشارات، وضعیت بدن و حالت چهره و پیامی که مبادله می کنند آگاه باشند.
سوم، ارتباط دو بخش دارد: محتوا و عواطف. محتوا عبارت از مفهوم پیام است و عواطف عبارت است از احساس شما نسبت به آن. معمولا، محتوا به صورت کلامی و عواطف به صورت غیر کلامی ابراز می شوند. حفظ تسلط بر محتوا و عواطف پیام در ورزش های رقابتی چالش جدی مربیان است.
مربیان، معمولا در فرستادن پیام بیش از دریافت آن، در بیان منظور به صورت کلامی بیش از غیر کلامی، و در
تسلط بر محتوای پیام بیش از عواطف آن مهارت دارند. آیا این ویژگی ها در شما هم صادق است؟
اگر چنین است با تمرین و تلاش می توانید مهارت های شنیدن، ارتباط غیر کلامی و ابراز عواطف خود را بهبود بخشید.
منظو.ر کلی از برقراری ارتباط تفاهم متقابل بین کسی است که پیام را می فرستند وکسی که آن را دریافت می کند. این ارتباط 6 مرحله مختلف دارد که در شکلهای آن را نشان داده ایم
در مواردی این توالی رویدادها به راحتی جریان می یابد و شما و ورزشکار به روشنی پیام های یکدیگر را درک می کنید. اما گاه مشکلاتی در یک یا چند مرحله از این شش مراحل پیش می آید. به دو مثال توجه کنید.
مثال اول مربی داد میزند): چند بار باید بهت بگم پاهاتو ضربدری بگذار؟ » جان (با فروتنی): «ببخشید، فراموش کردم.» منظور مربی: دادن بازخورد به جان درباره اشتباهی فنی و تشویق او به یادسپاری روش درست در آینده است.
تفسیر جان: فکر می کنه شیطنت می کنم می خواهم درست انجام بدهم، اما خیلی چیزها را باید بیاد بیارم. هرچه سعی می کنم بیشتر نگران می شم و بیشتر اشتباه می کنم. کاشکی پشت سرم نمی ایستاده
خطای این ارتباط چه بود؟ منظور مربی خوب بود: دادن بازخورد سازنده. اما شیوه ای که او برای انتقال پیام برگزید، از نظر محتوا و عواطف – هر دو به اشتباه بود. جان پیام را منفی گرفت و به جای آنکه پیام به رفع اشتباه کمک کند به فشاری که احساس می کرد افزود.
همین پیام به ورزشکار دیگری می رسد، اما ممکن است چنین تفسیر کند: «لعنتی! بازم اشتباه کردم. مربی ناراحت شده. تقصیر او نیست. باید کار کنم تا درست بشه و او داره به من کمک می کنه . هر چند مربی این پیام را ماهرانه انتقال نداد، اما ورزشکار دومی منظور مربی را متوجه شد و پیام را مثبت تلقی کرد.
مثال دوم
مربی: به نظرم امروز خیلی خوب کار کردی، دنیس
دنیس (با لحن ناباورانه): خیلی ممنون
منظور مربی: تحسین دنیس به دلیل عملکرد خوبش، به این امید که آن را تکرار کند. تفسیر دنیس: چون برنده شدیم مربی اینو میگه. وقتی میبازیم حتی اگه خوب بازی کرده باشم سر من و تیم فریاد می کشه.
افکار مربی مثبت بود و به دقت پیامی را که قصد داشت بفرستد انتقال داد. متأسفانه تعبیر دنیس از منظور پیام و نه از محتوای پیام تحریف شده است. ممکن است این تفسیر ناشی از پیام های قبلی باشد که او را به این باور رسانده که نزد مربی اهمیت برنده شدن از اهمیت بازیکنان بیشتر است. چون مربی اعتبار خود را نزد دنیس از دست داده، پیامی که نیت آن مثبت بوده منفی دریافت شده است.
در مورد ارتباط و ارتباط موثر دانلود کتاب زیر را تویه می کنیم
دانلود کتاب با ارتباط موثر فوتبالی شو
تکنیکهایی برای جذاب بودن
چرا گاهی ارتباط ناکارآمد است
علت های ناکارآمدی ارتباط میان مربی و ورزشکار در شکل 6-۲ نشان داده شده است.
معضلات ارتباط معمولا بیشتر زمانی پدید می آیند که انسان ها تحت فشار باشند، زمانی که نسبت به موضوع احساسات تندی دارند یا زمانی که نتیجه برایشان خیلی مهم است. استرس، شور و حرارت، و اهمیت بازی بر دنیای ورزش رقابتی حاکمیت دارند و به همین علت است که ارتباطات برای مربی چنین چالشی به وجود آورده
است.
ارتباط ناکارآمد همیشه ریشه در خطای مربی ندارد؛ ممکن است مشکل از ورزشکار باشد یا هر دوی آنها. اما برای پرهیز از مشکلات سوء ارتباط می توانید با افزایش مهارت های ارتباطی خود مؤثرتر عمل کنید. بعد از آنکه مهارت های خود را ارزیابی کردید درباره این مهارت ها صحبت خواهیم کرد.
مهارت های ارتباطی خود را ارزیابی کنید
با مصاحبه و مشاهده صدها مربی، هشت مهارت ارتباطی را شناسایی کرده ام که مربیان به آنها بیشتر نیاز دارند. هشت مربی را به شما معرفی می کنم تا شما را با این مهارت ها آشنا سازند. توصیف هریک از این مربیان خیالی را بخوانید و سپس رتبه خود را در مهارت مورد بحث مشخص کنید. مناسب ترین شماره ای را که وصف حال شماست انتخاب کنید. اگر قبلا مربی نبوده اید، براساس نحوه ارتباط خود در موقعیت های رهبری پاسخ دهید. بعد از آنکه رتبه خود را مشخص کردید، نحوه بهبود هر یک از این مهارت ها را بررسی خواهیم کرد.
مربی شگفت انگیز
مربی شگفت انگیز هرگز اشتباهش را که نمی پذیرد هیچ، در می یابد آن طور که انتظار دارد به او احترام نمی گذارند، زیرا خود او نیز به ورزشکاران احترامی نگذاشته است. اغلب آنچه را گفته خود انجام نمی دهد. دانش خود را درباره ورزش بسیار بیشتر از آنچه هست می پندارد، و بسیار خودمحور است. وقتی سخن می گوید، بیشتر موعظه می کند تا مربیگری از این رو، ورزشکارانش توجه نمی کنند، زیرا چیزی از حرف هایش در نمی آید. مربی شگفت انگیز هنوز یاد نگرفته نمی تواند احترام را طلب کند، بلکه باید آن را کسب کند. بنابراین، نزد ورزشکاران خود اعتباری ندارد.
مربی مخالف خوان
بیشتر صحبت ها و اقدام های مربی مخالف خوان منفی و گاه تقریبا خصمانه است. مکرر از ورزشکاران خود انتقاد می کند و تردید آنان را به خودشان افزایش می دهد و اعتماد به نفسشان را تخریب می کند. مربی مخالف خوان در تحسین کردن کند است، گویی به باور او گفتن کلمات محبت آمیز مربی مآبانه نیست و وقتی بندرت سخن محبت آمیزی می گوید، معمولا در لابه لای تفسیرهای منفی دیگر گم می شود.
به ارتباطات اخیر خود با ورزشکارانتان بیندیشید. آیا پیام هایی که منتقل کرده اید بیشتر مثبت بوده اند یا مانند مربی مخالف خوان هستید؟ میزان مثبت یا منفی بودن پیام های خود را مشخص کنید.
مربی قاضی
مربیان قاضی مدام ورزشکارانش را ارزیابی می کند، به جای آنکه به آنها آموزش دهد. وقتی بازیکن اشتباه می کند، قاضی به جای دادن بازخورد یا اطلاعاتی درباره نحوه اصلاح اشتباه، او را سرزنش می کند. (کی اینجا گندزده؟» «چرا نمی تونی اینو درست کنی؟» «حرکت احمقانه ات به قیمت باخت تموم شد.» وقتی بازیکنان خوب کار می کنند، آنها را تشویق می کند، اما نمی داند برای دستیابی به سطوح عالی مهارت آنها را چگونه آموزش دهد. قضاوت مداوم، حتی وقتی برخی از آنها در مواردی مثبت باشد، سبب می شود ورزشکار در کنار قاضی احساس عدم اطمینان و آسایش کند. چند لحظه ای به پیام هایی که به ورزشکاران خود می دهید برگردید. آیا بازخورد راهنمایی های فراوان می دهید، یا مانند قاضی هستید؟ برحسب میزان اطلاعات یا قضاوتی که در محتوای ارتباطات شماست، رتبه خود را مشخص کنید.
مربی دمدمی مزاج
هیچ اطمینانی نیست که مربی دمدمی در آینده چه خواهد گفت. امروز یک چیز و فردا چیز دیگری است. هفته گذشته جانین را به دلیل دعوا تنبیه کرد، اما دروازه بان برجسته خود، سارا، را تنبیه نکرد. به ورزشکاران می گوید با داوران مشاجره نکنید، اما خودش همیشه این کار را می کند.
بازشناسی تضادهای خودمان آسان نیست، با این حال چند لحظه ای بیندیشید. فکر می کنید پیام هایی که می فرستید و گفتار و رفتارتان تا چه حد با هم سازگارند. آیا پیام های شما باثبات اند یا شما هم مانند مربی دمدمی مزاج هستید؟ ثبات ارتباطات خود را رتبه بندی کنید.
مربی زبان باز
مربی زبان باز پرحرف ترین کسی است که دیده اید. در تمرین مدام دستور می دهد. زمانی هم که در مسابقه بازیکنش را راهنمایی نمی کند، دایم در کنار خط با خودش حرف می زند. چنان سرگرم گفتن است که هرگز فرصتی برای گوش دادن به ورزشکارانش ندارد. هرگز برایش متصور نبوده است که بازیکنانش بخواهند چیزی بگویند، بلکه باید همواره چیزی به آنها گفته شود.
آیا شما شنونده خوبی هستید، یا مانند مربی زبان بازید؟ کیفیت شنونده بودن خود را رتبه بندی کنید.
مربی خشک
مربی خشک هرگز عواطف خود را ابزار نمی کند. نمی خندد، چشمک نمی زند و یا دستی هم به شانه ورزشکاران نمی زند. نه اخم می کند، نه شکوه می کند و نه بیزاری اش را نشان می دهد. اصلا نمی توان فهمید چه احساسی دارد و این اغلب سبب احساس عدم ایمنی در بازیکنان می شود.
آیا عواطف و هیجانات خود را به صورت کلامی و غیر کلامی به شکل مؤثر ابراز می کنید یا مانند مربی خشک هستید؟ کارآمدی خود را در ابراز هیجان ها به صورت سازنده رتبه بندی کنید.
مربی استاد
مربی استاد در توضیح هر مطلبی در سطحی که برای ورزشکارش مفهوم باشد ناتوان است. او مطالب را با دشوارتر از حدی که شاگردانش بفهمند مطرح می کند و یا چنان غیر مستقیم و پراکنده صحبت می کند که آنها سردرگم می شوند. به علاوه، مربی استاد که به پرداختن به موضوع های انتزاعی عادت دارد از نشان دادن مهارت های ورزشی با توالی منطقی طوری که ورزشکاران بتوانند اصول آن را درک کنند ناتوان است.
آیا می توانید ورزش خود را به روشنی آموزش و نمایش دهید یا مانند استاد هستید؟ توانایی انتقال آموزه ها را در خود ارزیابی کنید.
مربی اسکینر
چنین می نماید که مربی اسکینر از اصول کار کرد تقویت بی اطلاع است. با آنکه گه گاهی به ورزشکاران پاداش می دهد، رفتارهای غلط را در زمان های نامناسب تقویت می کند. وقتی با سوءرفتار روبه رو می شود، یا قانون شکنی را نادیده می گیرد یا بیش از حد سخت گیری می کند.
آیا اصول تقویت را می دانید یا مانند مربی اسکینر هستید؟ خود را در پاداش دهی و تنبیه ورزشکاران ارزیابی کنید.
انواع مهارتهای مربیگری برای مربیان تیمهای ورزشی
در ارزیابی ارتباط وضعتان چگونه بود، برجسته، خوب، یا در بعضی حیطه ها ضعیف؟ اگر شما هم مانند بیشتر مایید، همیشه می توانید مهارت های ارتباطی خود را بهینه کنید. چگونگی آن را به زودی به شما نشان خواهم داد، اما بیایید اول روش ارتباط مربیان را که روش دستوری (آمرانه)، روش فروتنانه، و روش مشارکتی است بررسی کنیم. کدام یک از این روش ها با روش ارتباط شما مشابه است؟
روش آمرانه ارتباط
چنانچه انتظار می رود مربی ای که روش آمرانه دارد، به روش پرخاشجویانه با فرمان دادن به ورزشکاران عمل می کند و اغلب همراه با رفتار غیر کلامی مرعوب کننده ارتباط برقرار می کند. مربیان دستوری بیشتر حرف می زنند و کمتر می شنوند و وقتی مشکلی پیش می آید دیگران را متهم می کنند و مقصر می دانند.
مربیان دستوری اغلب به ارتباط به مثابه سابقه می نگرند: از دیگری پیشی گرفتن، حرف آخر را زدن، با حرف فرد مقابل را شکست دادن. آنها نه با گوش دادن، بلکه با قطع کردن حرف طرف مقابل، دادزدن و با حمله به او به جای سخن گفتن درباره موضوع بحث برنده می شوند. این روش ارتباطی زمانی در ورزش رایج بود و وقتی امروزه آن را می بینیم، نابه جا بودن و شرم آور بودن آن احساس می شود. این روش ممکن است در کوتاه مدت در ورزش موفق باشد، زیرا مربی قدرت زیادی دارد، اما در طولانی مدت در ورزشکاران و دیگران دافعه ایجاد می کند، رابطه ها را خراب می کند، و قربانیان شلاق زبان مربی را زخم خورده و مجروح می گذارد.
روش فروتنانه ارتباط
روش فروتنانه به دیگران اجازه می دهد بر گفتگو مسلط شوند و بسیار کم میان مربیان رواج دارد؛ اما به هر حال وجود دارد. مربیان دارای روش فروتنانه کمتر نظرات خود را بیان می کنند و به ابراز موافقت تمایل دارند، حتی زمانی که موافق نیستند.
این دست مربیان بی اراده اند، با ملایمت سخن می گویند و با واژه های شاید، ممکنه، امیدوارم، و واژه های غیر منطقی دیگر سخنان خود را مشروط می کنند. آنان از سخن گفتن طفره می روند و فقدان اعتماد به نفس خود را با رفتار غیر کلامی ابراز می کنند. از نگاه مستقیم به چشم مخاطب پرهیز دارند و از او فاصله می گیرند.
پرهیز از پرداختن به امور دشوار از ویژگی های بخصوص مشکل ساز مربیانی است که روش فروتنانه دارند. از رویارویی و برخورد اکراه دارند و با اجتناب از آن اغلب بشکه باروت را در تیم به حال خود می گذارند تا به آتش سرکشی تبدیل شود.
روش مشارکتی ارتباط
من طرفدار روش مشارکتی ارتباطم، زیرا این روش بر پایه اقدام متقابل بین مربی و ورزشکار (و کسان دیگری که مربی با آنها در ارتباط است) قرار دارد. مربیانی که روش مشارکتی دارند، ارتباطشان صریح و مثبت و همراه با اعتماد به نفس است و به دیگران فضا می دهند و آنها را تشویق می کنند که به همان شیوه عمل کنند. این مربیان در ارتباطشان بازی نمی کنند.
با ابتکار، پیش آمدن امور را سبب می شوند. آنان با صدای رسا، صریح سخن می گویند، مستقیم و سازنده اند، و بر حرکت مثبت تیم به جلو تأکید دارند. مربیانی که از این روش پیروی می کنند، شنونده های خوبی هستند و در پی آن اند آنچه را فرد مقابل در تلاش است در میان بگذارد بفهمند. از این رو، ارتباط دوسویه را تشویق می کنند.
لحظه ای درنگ کنید و به روش ارتباطی خود بیندیشید، آیا روش ارتباط شما بیشتر آمرانه است یا فروتنانه یا مشارکتی؟ آیا هنگام مربیگری از روش آمرانه اما در محل کار از روش فروتنانه استفاده می کنید؟
با افراد مهم دیگر با خانواده از چه روشی استفاده می کنید؟ آیا فکر می کنید روشی که به کار می برید در هر یک از این محیط ها کارآمد است یا مایل اید ارتباط خود را بهتر کنید؟ اگر می خواهید پیشرفت کنید (بیشتر ما می خواهیم)، بخش بعدی این مقاله کمک می کند ارتباط موفقیت آمیزتری به روش مشارکتی برقرار کنید.
بهبود مهارت ارتباطی مربیان وزرشی
در ادامه این مقاله توصیه های خبرگان ارتباطات را درباره شش مهارت از هشت مهارت ارتباطی مربیان وزرشی را که پیش تر بحث شد، با شما در میان خواهم گذاشت.
افزایش اعتبار در ارتباطات
ثبات در ارتباطات
ارتباط با رویکردی مثبت
یادگیری نحوه شنیدن
ارسال پیام های غنی از اطلاعات
بهبود ارتباط غیر کلامی
در مورد مهارت هفتم، ارتباط آموزشی و مهارت هشتم، کاربرد اصول تقویت، در مقاله های دیگری صحبت خواهیم کرد.
افزایش اعتبار هنگام ارتباط
آیا می توانید کسی را به یاد آورید که نزد شما اعتبار چندانی نداشته است به همکاری، همسایه ای یا شاید سیاستمداری؟ آیا مربیانی ای مانند مربی شگفت انگیز می شناسید؟ هر چه می گویند، به یکی از دلایل زیر برای شما اهمیتی ندارد
به نظر شما درباره مطلبی که از آن سخن می گویند، آگاهی کافی ندارند.
معمولا اهمیت آنچه می گویند نزد شما اندک یا هیچ است. معمولا وقایع را تحریف می کنند یا اصولا دروغ می گویند. بنابراین، چندان اعتمادی به آنها ندارید.
مدام منفی گویی می کنند.
طوری با شما صحبت می کنند که گویی کردن اید یا آدم کم اهمیت تری هستید.
شاید مهم ترین عنصر در ارتباط مؤثر شما با ورزشکارانتان اعتبار باشد. اعتبار شما در میزان اعتماد ورزشکارانتان به آنچه می گویید بازتاب می یابد. در آغاز، ورزشکاران برای شما اعتبار قایل می شوند، زیرا نقش معتبر مربی را به عهده گرفته اید. از آن پس بر پایه اقدامات و ارتباطات خود این اعتبار را حفظ می کنید و افزایش یا کاهش می دهید.
مربی لی روز بدی داشت. سر صبحانه از دخترش خواست لباس پوشیده تری بر تن کند که این خواست به مشاجره تبدیل شد. سر کار رئیسش او را به علت عدم انجام بموقع وظایف توبیخ کرد، و وقتی برای مسابقه به زمین فوتبال رفت داوران دیر آمدند. سپس در وقت اول وقتی داور خطای حریف را اعلام نکرد، مربی لی فشار تمام ناکامی های آن روز را با یورش بردن به زمین بازی و اعتراض شدید رها کرد تا جایی که داوران او را از زمین اخراج کردند. سپس در رختکن بعد از بازنگری واقعه، به دلیل اعمالش از تیم خود عذرخواهی کرد. او درباره روز سختی که سپری کرده بود و از دست دادن تسلط بر خود و رفتار غیر اخلاقی اش با آنها صحبت کرد. او از بازیکنان خواست رفتار او را الگو قرار ندهند، بلکه از اشتباه او درس بگیرند. زمان زیادی طول کشید تا خانم لی اعتبارش را نزد بازیکنانش ارتقا بخشید.
توصیه هایی به مربیان
ایجاد و حفظ اعتبار برای مربی راههای زیادی دارد. بعضی از مهم ترین آنها عبارت اند از:
- با اتخاذ روش مربیگری مشارکتی
- با داشتن آگاهی درباره رشته ورزشی یا دست کم صادق بودن درباره هر میزان آگاهی ای که دارید
- با شایسته اعتماد بودن، منصف بودن، و باثبات بودن
- با انجام کارهایی که می گویید
- با ابراز صمیمیت ، دوستی، پذیرش و همدردی
- با پویا بودن، خودانگیخته بودن و گشاده رویی
- با حفظ خونسردی در شرایط فشار
- با استفاده ارتباطی با رویکرد مثبت
برقراری ارتباط با رویکردی مثبت
به یاد می آورم در کودکی به کودکانی که مسخره ام می کردند می گفتم: «چوب و سنگ استخوونم رو میشکونه، أما حرف باد هواست.» اشتباه می کردم حرف هایی که دیگران می گویند ممکن است آسیب زیادی برساند.
یکی از مهم ترین مهارت هایی که می توانید برای مربیگری با جنبه های دیگر زندگی بیاموزید، برقراری ارتباط به شیوه مثبت است. دیدگاه مثبت برای تقویت رفتار مطلوب بر تحسین و پاداش تأکید دارد، در حالی که دیدگاه منفی از تنبیه و انتقاد برای حذف رفتارهای نامطلوب استفاده می کند. دیدگاه مثبت به ورزشکاران کمک می کند تا به عنوان فردی برای خود ارزش قائل شوند و به شما نیز اعتبار می بخشد. دیدگاه منفی ترس از شکست را در ورزشکار افزایش می دهد و عزت نفس را می کاهد و اعتبار شما را خراب می کند.
استفاده از دیدگاه مثبت بدین معنا نیست که هر پیامی سرشار از تحسین و به به و چه چه باشد با تحسین زیادی جوانان در خلوص پیام شما تردید می کنند و ارزش پاداش کاهش می یابد. مثبت بودن به این معنا نیز نیست که به رفتارهای سوء ورزشکار پشت کنید و آن را نادیده بگیرید. گاهی باید ورزشکار تنبیه شود، اما حتى تنبیه را می توان به روش مثبت اعمال کرد .
دیدگاه مثبت نگرشی است که شما به صورت کلامی و غیر کلامی مبادله می کنید. نگرشی است که تمایل به تفاهم، پذیرش دیگران و انتظار احترام متقابل را انتقال می دهد. این دیدگاه نگرش مربی ای است که از روش مشارکتی پیروی می کند.
تشویق بخش حیاتی دیدگاه مثبت است، به طوری که جیم گراسی (۲۰۰۲) به شیوایی بیان کرده است: «یقین دارم تشویق باید مهم ترین ویژگی در میان تمام صفات باشد. ممکن است استعداد تان اندکی کم باشد. ممکن است در مدرسه کوچک و ناشناسی بازی کنید. اما، تعهد و ایثاری که به آن نیازمندید هرگز در شما پدید نمی آید، مگر آنکه کسی در منظر قلب تان شما را بپرورد و به فرصت های بعدی رهنمون شود. شما به عنوان مربی این فرصت را دارید که نقش آن رهبر را به عهده گیرید.
عادت های بد
چرا بسیاری از مربیان مانند مربی مخالف خوان رفتار می کنند؟ یک علتش آن است که آنها عادت کرده اند تنها به ورزشکاران عیب های کار را بگویند نه حسن های کار را. آیا این موضوع درباره شما هم صادق است؟ فقط به محتوای پیام هایتان فکر نکنید . حرف هایی که می زنید – بلکه به شیوه ای که آن را بیان می کنید بیندیشید. برای مثال، وقتی به ورزشکار بازخورد می دهید آیا لحن شما تند و با عصبانیت همراه است؟
ترک عادت دشوار است، بویژه عادت های ریشه دار مانند دیدگاه منفی. اگر درباره استفاده از دیدگاه مثبت و منفی یا میزان استفاده از آنها تردید دارید، از مربی همکار یا دوستتان بخواهید رفتار شما را ارزیابی سازنده کند. اخطار: این کار شجاعت و دوست خیلی خوب می خواهد.
اگر می دانید به استفاده از دیدگاه منفی عادت دارید، سه چیز می تواند در تغییر آن به دیدگاه مثبت به شما کمک کند
- باید تغییر را بخواهید.
- باید دید گاه مثبت را نه تنها در مربیگری بلکه در تمام ارتباط های خود تمرین کنید. استفاده از دیدگاه مثبت در رفتار با افراد خیلی نزدیک به شما از همه دشوارتر است. لذا، با یک دوست یا فرد مهم آغاز کنید (که می داند، یادگیری مربی کار آمد
شدن، به زندگی و روابط شما کمک می کند) - باید بر خود نظارت کنید یا از کسی برای این کار کمک بخواهید. کسی که به او اجازه می دهید وقتی عادت های بد شما سر زشت خود را بر می آورند، به شما تذکر دهد.
انتظارات غیرواقعی
یکی دیگر از دلایلی که مربیان از دیدگاه منفی استفاده می کنند آن است که آنان انتظاراتی غیر واقعی درباره رفتارهای پذیرفتنی و ناپذیرفتنی دارند. گاهی مربی فراموش می کند آدم 14 ساله ۲۸ ساله نیست یا آنکه مهارت افراد ۱۹ ساله مثل هم نیست. وقتی مربیان انتظارات غیر واقع بینانه دارند، بندرت ورزشکاران خود را موفق می بینند. اگر مربی قضاوت خود را درباره شکست یا ورزشکاران در میان گذارد . چنانچه اغلب این کار را می کنند – ورزشکاران احساس ناکامی و عدم پذیرش خواهند کرد.
داشتن هدف های واقع بینانه نه فقط در توانایی عملکرد ورزشکاران مهم است، بلکه به لحاظ هیجان ها و رفتار اجتماعی نیز اهمیت دارد. فراموش نکنید برای کودکان طبیعی است که بازیگوشی کنند و لذت ببرند.
واقع نگری در انتظارات و به یاد داشتن اینکه انسان ها کامل نیستند، به شما در شکستن عادت برقراری ارتباط منفی کمک می کند. فراموش نکنید اگر رفتار ورزشکاران کامل بود به شما به عنوان مربی نیازی نداشتند.
موفقیت کوتاه مدت
سومین دلیل استفاده مربیان از دیدگاه منفی آن است که صادقانه بر این باورند این روش بهترین نتیجه را دارد. شاید به این علت که برخی مربیان موفق دانشگاهها و تیم های حرفه ای از این روش استفاده می کنند. دیدگاه منفی مؤثر است.
با این دیدگاه، ورزشکاران مهارتی را که می خواهید یاد بگیرند خواهند آموخت و برای پیروزی می توانید به آنها انگیزه بدهید. اما وقتی انتقاد فراوان یا مداوم باشد، عواطف منفی قوی در ورزشکار ایجاد می کند، اغلب در یادگیری و انگیزش او اثر می گذارد، ریسک پذیری ورزشکاران را کاهش می دهد، و از خطر کردن و ابتکار می پرهیزند تا از خشم مربی اجتناب کنند.
دیدگاه منفی عمر کوتاهی دارد. پس از چندی توی ذوق ورزشکار می خورد و مربی اعتبار خود را می بازد.
مربی فوتبال دبیرستانی که تیمش همواره پیروز می شد، از یک یا هر دو والدین بازیکنانش می خواست که بعد از هر بازی از بازی آنان و تلاش و تعهدشان به تیم ستایش کنند. گاهی این دعوت شامل والدین ورزشکارانی می شد که بازی نکرده بودند. در این موارد سخنان مربی درباره مشارکت ورزشکار در تیم بود و گزارش خلاصه ای از پیشرفت ورزشکار عرضه می کرد.
توصیه هایی به مربیان
- بیشتر ما نابود شدن با ستایش را به نجات یافتن با انتقاد ترجیح می دهیم. با پیروی از رهنمودهایی که در پی می آید، می توانید دیدگاه مثبت بیافرینید
- پیام های صادقانه، مستقیم و سازنده بدهید.
- نگرشی را اتخاذ کنید که در آن در پی دیدن رفتار خوب و درست، ورزشکارتان باشید، و این رفتارشان را به آنها متذکر شوید.
- از گوشه و کنایه زدن و تحقیر بپرهیزید اما در عین حال رفتار ورزشکار را با تعریف کاذب شیرین نکنید.
- بر آنچه می توان انجام داد تأکید کنید، نه بر آنچه نمی توان از بیانی که مشکلات را به دوئل می طلبد بپرهیزید و به جای آن از بیائی استفاده کنید که بر راه حل ها تأکید می کند.
- به دنبال ساختن شخصیت باشید نه تخریب آن
فرستادن پیام های پرمحتوا
گویی برخی مربیان گمان می کنند سوت و کلاه و عنوان مربی به آنها صلاحیت قاضی بودن می دهد. مدام برای بازیکنانشان حکم صادر می کنند و مدام به آنها می گویند چه کاری را درست یا غلط (معمولا غلط) انجام داده اند.
آنچه ورزشکاران نیاز دارند بیش از این است که به آنها گفته شود کاری را غلط انجام داده اند. آنان به اطلاعات خاص درباره نحوه انجام درست آن نیاز دارند. مربیان موفق قاضی نیستند، آنها معلمان ماهری هستند.
چرا مربیان قضاوت می کنند
برخی مربیان به همان علت هایی که دیدگاه منفی را برگزیده اند، در ارتباطشان مانند قاضی عمل می کنند؛ و طبق عادت محض از مربیان دیگری تقلید می کنند. سایر مربیان قاضی می شوند، زیرا آگاهی های فنی لازم را برای راهنمایی ورزشکار ندارند. در این صورت مربی تبدیل به قاضی می شود تا کاستی های خود را بپوشاند. مربیانی که روش دستوری دارند، بیشتر محتمل است که در ارتباطها مانند قاضی عمل کنند.
با این وجود، قاضی بودن خطرناک است، زیرا می پندارید همواره می دانید چه چیزی خوب و بد، درست یا غلط است. بسیار پیش می آید که مربیان قاضی برچسب بد یا غلط به چیزی می زنند و بعد در می یابند که اشتباه کرده اند.
مثالی را با هم بررسی می کنیم. دوگ دیر به تمرین رسید. بنابراین، مربی او استنلی بدون آنکه به او اجازه دهد علت را بگوید او را تنبیه و وادار می کند ۱۵ دور، دور زمین بدود. اندکی بعد مربی در می یابد که مادر این پسر از سر کار دیر به منزل آمده و او مسئولیت مراقبت از خواهر کوچک خود را به عهده داشته است. در چنین شرایطی آن ورزشکار مسئولانه عمل کرده است.
به مثال دیگری توجه کنید. جودی، به جای پاس کوتاه، ضربه محکمی می زند، مربی فریاد می زند: «تو چت شده؟ فرق پاس و شوت را نمی فهمی؟» هر چند جودی اشتباه کرده بود، اما پیام مربی بسیار مخرب بود و هیچ نکته مفیدی در بر نداشت. مربی راهنما، به جای قضاوت، اول مشخص می سازد که آن موقعیت برای شوت زدن مناسب نیست و سپس تمرین را ادامه می دهد تا وقتی که ورزشکار موارد استفاده از شوت را بیاموزد.
فراموش نکنید ورزش خود به حد کافی در مسابقه افراد را ارزیابی می کند. معمولا ورزشکاران خودشان می دانند چه زمانی اشتباه یا بد بازی کرده اند. نیازی نیست به ورزشکار گفته شود وقتی توپ را معطل کردی به زبان ما شد. ورزشکار به مجال اشتباه کردن نیاز دارد . آن هم بخشی از یادگیری است.
دادن بازخوردهای پرمحتوا
مربی باید ارزیابی خود را درباره درستی یا نادرستی کار تنها زمانی به ورزشکار بگوید که او واقعا نمی داند کدام درست و کدام غلط است. اگر رفتاری خوب است ورزشکاران را تحسین کنید و بگویید که خوبی کار در کجاست. اگر غلط است درباره نحوه رفع عیب و بهبود کار راهنمایی کنید.
جان وودن، مربی افسانه ای، در آخرین فصل کارش تیم بسکتبال یوسی ال ای را هدایت می کرد. دو روان شناس تمام ارتباط های کلامی او را با تیم در تمرین ها ثبت کردند. حدود ۷۵ درصد پیام های وودن آموزش ها و راهنمایی های ویژه به ورزشکاران بود. بقیه پیام ها عبارت بودند از ۱۲ درصد درخواست برای شتاب کردن، ۷ درصد تحسین، و 6 درصد نکوهش
در مطالعه دیگر دریافتند که در بیسبال لیگ جوانان، مربیانی که رهنمودهای خاص می دادند.
در نظر ورزشکارانشان در مقایسه با مربیاتی که به طور کلی تشویق می کردند، مثبت تر ارزیابی شدند. این موضوع بویژه درباره بازیکنانی که عزت نفسشان کم بود صدق می کرد. ورزشکاران با تمام وجود می خواهند مهارت های ورزشی را بیاموزند. آنها نه تنها برای کمکی که به یادگیریشان می کنید به شما احترام می گذارند، بلکه برای یاد گرفتن مهارت به خودشان هم احترام می گذارند.
معمولا، ارتباط با زبان ارزیابانه در اطرافیان احساس عدم آرامش به وجود می آورد. آنان محتاط و حتی دفاعی می شوند و همواره از خود می پرسند شما در این لحظه چگونه آنها را ارزیابی خواهید کرد.
هر چند بالاخره باید ارزشیابی خود را به آنها انتقال دهید، اما نباید این مسئله بر تعامل میان شما و ورزشکارانتان سایه افکند. ارزیابی ها را برای جلسات آموزشی نگه دارید و در آنجا در چارچوبی سازنده به بحث گذارید.
هشدار آخر آنکه خود ورزشکاران را ارزیابی نکنید، بلکه رفتار آنها را ارزیابی کنید. به جای آنکه به نوجوانی که مرتکب اشتباهی شده است بگوییم: «تو چت شده، جواد!»، با اظهار نظر درباره رفتار بگویید: «آن اشتباه بود، جواد! »
توصیه هایی به مربیان
- از رهنمودهای زیر پیروی کنید تا ارتباطتان بهتر شود و کمتر ارزیابیانه باشد
- به ورزشکار اطلاعات ویژه ای بدهید که در اصلاح اشتباهش کمک می کند. از دادن اطلاعات کلی که عملکردش را ارزیابی می کند خودداری کنید
- قبل از قضاوت درباره رفتار ورزشکاران علت اقدامات آنان را به یقین دریابید..
- وقتی ورزشکار می داند اشتباه کرده است، از اظهار نظرهای ارزیابانه خوداری کنید.
- اظهارنظر خود را بر رفتار ورزشکار متمرکز کنید نه بر خود وی تا عزت نفس ورزشکار آسیب نبیند.
ارتباط سازگار
ثبات در ارتباط در مربیگری با هر کار دیگری چالش است، زیرا هر یک از ما مربی دمدمی مزاج کوچکی در خود داریم. بسیار ساده است که دیگران را به چیزی موعظه کنیم و خود کار دیگری بکنیم با یک روز کار بکنیم و روز بعد مخالف آن را انجام دهیم.
ممکن است مغزتان به شما بگوید که به صورت کلامی چیزی را بگویید اما هیجاناتتان ممکن است به صورت غیر کلامی چیز متفاوتی را ابراز کند. وقتی جوان ترها این پیام های جورواجور را دریافت می کنند، سردرگم می شوند و در اعتبار شما تردید می کنند.
به این موضوع از دیدگاه ورزشکاران نگاه کنید. مربی از آنها خواسته است هنگام بازی هیجانات خود را مهار کنند، اما چندی بعد خود مربی بر سر داور داد و بیداد می کند.
مربی از ورزشکارانش می خواهد به هم تیمی خود احترام گذارد، ولی خودش با بی احترامی با آنها رفتار می کند. مربی دیگری بر اهمیت آمادگی جسمانی تأکید می کند، ولی خودش برای حفظ آمادگی جسمانی کاری نمی کند. مربی به ورزشکاران می گوید با اعتماد به نفس باشید، بعد با فریاد کشیدن بر سر آنها به خاطر اشتباهشان احساس خودارزشمندی آنان را ویران می کند.
مربی بازیکنان نیمکت نشین را به خاطر دیر آمدن به تمرین جریمه می کند، اما همان رفتار بازیکن اصلی تیم را نادیده می گیرد. وقتی مربیان این گونه رفتار کنند، شگفت نیست که ورزشکاران آنان را ریا کار بپندارند.
خوش قول بودن
خوش قول بودن نوعی ثبات و یک دستی پیام هاست که اعتبار شما را افزون می کند. برای مثال، اگر به ورزشکارانتان قول تمرین خوبی را داده اید آن را ادا کنید. اگر به ورزشکاری گفته اید که در مسئله ای به او کمک خواهید کرد، حتما پیگیری کنید. وقتی به سخن خود وفادار بمانید، ورزشکار می آموزد به شما اعتماد کند که بر اعتبار شما و در پی آن بر نفوذ شما خواهد افزود.
البته، ورزشکاران در جستجوی تضادها در رفتار مربی نیستند، زیرا احترام بسیاری برای مقام مربی و کسانی که در این مقام هستند قایل اند؛ بیشتر ورزشکاران می پندارند مربی خطا نمی کند. از این رو، در دیدن تضادها تیزبین اند. ورزشکاران به دلیل این احساس اعتماد عمیق، وقتی در می یابند مربی ای غیر قابل اعتماد یا بدتر از آن دورو یا دروغگوست یکه می خورند.
خوش شانس بودم که چارلی لیونز مربی کشتی مدرسه ام بود. او درستکار و در ارتباطش با من سازگار بود. من به او کاملا اعتماد داشتم. هرگز نشنیدم درباره ورزشکاران دیگر، توهین آمیز سخن بگوید. اگر چنین می کرد مشکوک می شدم که آیا در غیاب من هم درباره ام این گونه سخن می گوید.
به علاوه، مربی لیونز به ورزشکاران خود هم اجازه نمی داد پشت سر دیگران بدگویی کنند. برعکس، اظهار نظرهای منفی دیگران را با ظرافت مثبت می کرد. چون به مربی لیونز اعتماد داشتم، او نزد من مربی نمونه مهمی بود.
البته یقینا هیچ کس نمی خواهد بی ثبات یا دورو باشد. معمولا، فقط غافل می شویم. بسیار اتفاق می افتد که تأثیری را که بر ورزشکاران تحت تعلیم خود داریم فراموش کنیم.
توصیه هایی به مربیان
- برای باثبات بودن در پیام های کلامی تان کوشا باشید و اعمال غیرکلامی تان را حتما با پیامهای کلامی همسو کنید
- وقتی قول انجام کاری را می دهید حتما آن را پیگیری کنید. از غیبت کردن و سخن چینی بپرهیزید و ورزشکارانتان را نیز از این کار منع کنید.
- با رفتار باثبات و مثبت، احساس اعتماد را در ورزشکارانتان بپرورید. با اعتماد، شخصیت و احترام مربی نیز رشد می یابد.
کسب مهارت گوش دادن
آیا شنونده خوبی هستید؟ چه مقدار از آنچه را گفته می شود واقعا می شنوید؟ پژوهشگران برآورد کرده اند شنوندگان ناورزیده احتمالا کمتر از ۲۰ درصد آنچه را گفته شده می شنوند. لحظه ای به آن فکر کنید. ۸۰ درصد آنچه را دیگران می خواهند با شما در میان بگذارند از دست می دهید.
هر چند شنیدن آسان به نظر می رسد، اما بسیار دشوار است. مربیان گاهی به ضعف در شنیدن متهم می شوند، زیرا
- ۱. آن قدر به فرمان دادن مشغول اند که هرگز به دیگران مجال صحبت نمی دهند،
- ۲. چنین می پندارند که همه چیز را می دانند.
ورزشکار را باید دید نباید حرفش را شنید. به نظر من اینها کلیشه هایی از گذشته اند و مربیان امروز اهمیت شنیدن را باز شناخته اند، دکتر لروی واکر، مربی دوندهای المپیکی و رئیس پیشین کمیته المپیک آمریکا، می گوید:
بر اساس مربیگری فهمیدن ورزشکار است. باید حرف آنها را گوش کنید، احساس آنها را دریابید و تفسیر آنها را از مسابقه خود بدانید. آنگاه می توانید به آنها بگویید شما چگونه تفسیر می کنید یا از دید مربی چگونه می بینید
ضعف مهارت در شنیدن فرایند ارتباط را مختل می کند. برای مثال، ورزشکاران پس از ناکامی مکرر در تلاش برای صحبت کردن با شما، به راحتی گفتگو با شما را رها می کنند و کمتر محتمل است که دیگر به حرف شما گوش کنند. وقتی ورزشکاران با شما سخن نگویند نمی توانید آنها را بشناسید و درک کنید.
وقتی حرف زدن با شما را رها می کنند نمی توانید اثرگذار باشید. مربیانی که در شنیدن ضعیف اند، اغلب مشکلات انضباطی نیز دارند. ممکن است ورزشکاران فقط برای جلب توجه مربی رفتارهای سوء بروز دهند – روشی کاری برای وادار کردن شما به شنیدن.
مهارتهای گوش کردن
می توانید با روش هایی مانند آنچه در زیر می آید، مهارت های شنیداری خود را افزایش دهید.
بدیهی است مهمترین نکته آن است که نیاز به شنیدن را درک کنید.
بر شنیدن تمرکز کنید، این بدان معناست که باید تمام توجه خود را به آنچه گفته می شود متمرکز کنید. آیا تاکنون کسی شما را به گوش ندادن به حرفش متهم کرده است؟
هر چند ممکن است کلمات را شنیده باشید و بتوانید آنها را تکرار کنید، اما واقعا گوش نمیداده اید. آنچه مخاطب احساس کرده آن است که از نظر روانی شما با او همراه نموده اید. وقتی گوش می دهید به دنبال معنای پیام باشید، بر جزئیات تمرکز نکنید. بویژه در مخالفتها تمایل داریم جزئیاتی را بشنویم و پاسخ گوییم که می توانیم به آنها حمله کنیم یا تکذیب کنیم. در نتیجه از گوش دادن به نکته اصلی پیام باز می مانیم.
حرف ورزشکارتان را قطع نکنید. گاهی حرف دیگران را قطع می کنیم، زیرا چیزی را که می خواهند بگویند پیش بینی می کنیم و آن را برایشان کامل می کنیم. آنگاه به چیزی پاسخ می دهیم که فکر میکردیم آنها می خواستند بگویند. اما شاید بعدا دریافته ایم که پیام مورد نظر کاملا متفاوت بوده است.
بویژه تمایل داریم صحبت کسانی را قطع کنیم که آرام صحبت می کنند، زیرا ناشکیبایی ها نمی گذارد به آنها فرصت دهیم تا پیامشان را کامل کنند، فراموش نکنید سرعت شنیدن شما به مراتب از سرعت سخن گفتن با تندترین سرعت هم بیشتر است به حقوق ورزشکارن خود در مطرح کردن نظراتشان احترام گذارید. لازم است نه تنها به نگرش ها و مشکلات ورزشکارانتان گوش کنید، بلکه به شادی ها و موفقیت هایشان نیز توجه کنید.
پاسخ شما به نظر ورزشکاران در شکل دادن نگرش آنها مهم است. تمایل به پاسخ دادن هیجانی به ورزشکارانتان را مهار کنید، اما مانند مربی خشک نباشید که هرگز هیچ هیجانی نشان نمی دهد. فکر کنید چرا ورزشکار از کاری که کرده سخن می گوید و چگونه می توانید پاسخی سازنده به او بدهید. (میدانم گفتنش آسان است، اما این موضوع در همه مهارتهای پیچیده مادی است)
شنیدن فعالانه
معلمان دو نوع شنیدن را باز شناخته اند: انفعالی و فعالانه. شنیدن انفعالی را معمولا شنیدن به حساب می آوریم: ساکت ماندن وقتی دیگری صحبت می کند. با اینکه شنیدن انفعالی گاهی مطلوب است، محدودیت هایی نیز دارد، یعنی گوینده از اینکه شما به او توجه دارید و واقعا حرفش را می فهمید مطمئن نیست. هر چند شنیدن انفعالی تا حدی پذیرش را می رساند، ممکن است ورزشکاران فکر کنند دارید آنها را ارزیابی می کنید. سکوت همدردی و صمیمیت را منتقل نمی کند.
در شنیدن فعالانه مربی با کسب شواهدی مبنی بر فهمیدن ورزشکاران با آنها تعامل می کند. چند مثال از کارکرد این روش در پی می آید.
یکی از بازیکنان درباره آنکه بتواند انتظارات شما را در بازی مهمی تأمین کند، نگران است.
بازیکن فکر می کنین بتوانیم این تیم را شکست بدیم؟
مربی: تیم نسبتا خوبی اند، اما تیم ما هم خوبه. بازیکن اما اگه خوب بازی نکنیم چی؟
اکنون شما باید این سؤال را تفسیر کنید، آیا او واقعا نگران برنده شدن تیم است یا نگران این است که خودش نتواند خوب بازی کند؟ در شنیدن فعالاته منظور بازیکن را حدس نمی زنید، بلکه کوشش می کنید آن را دریابید. با دادن بازخورد به بازیکن به او می گویید برداشت شما از گفته او چه بوده است.
مربی: نگران بازی ات هستی؟
بازیکن: خوب، یک کمی
مربی: تا وقتی سعی کنی بهترین بازی اتو بکنی، من به تو افتخار می کنم.
مربی با اطمینان دادن به ورزشکار به او می قبولاند اینکه مربی او را در تیم پذیرفته به دلیل خوب عمل کردن او نیست، بلکه منوط به تلاش اوست.
مثال دیگری را ببینیم
ژیمناست: بدترین آسیبی که تا حالا در بارفیکس دیدین چیه؟
مربی: یکی رو دیدم که توی هوا از بارفیکس جدا شد و گردنش شکست.
ممکن است مربی بدون آنکه فکر کند واقعا او چه می پرسد، سؤال او را پاسخ داده است. ممکن است بازیکن دارد نگرانی خود را درباره امکان آسیب دیدگی خودش ابراز می کند. با شنیدن فعالانه می توان گفتگو را به شکل زیر تغییر داد:
ژیمناست: بدترین آسیبی که در بارفیکس دیدین چیه؟
مربی: آسیب زیاد جدی ای ندیدم. نگران آسیب دیدنی؟
ژیمناست: گاهی به این موضوع فکر می کنم.
مربی: با وسایل بهتر امروزی، استفاده از جانما و هدایت مربی، الان دیگه احتمال آسیب های جاری واقعا کمه
شنیدن فعالانه مهارت فوق العاده ای است که اندیشه های گوناگونی را که در این مقاله بحث شد گردهم می آورد. با این همه، شنیدن فعالانه فقط وقتی مؤثر خواهد بود که ورزشکاران بدانند احساسات آنها را می پذیرید و برای کمک به آنها خواهان آگاه شدن هستید.
در غیر این صورت، در نظر آنها آدمی دورو، با افاده، یا متقلب خواهید بود. از آنجا که با شنیدن فعالانه ورزشکاران در می یابید افکار و احساسات آنها را درک کرده اید و به آن احترام می گذارید، آنها نیز متقابلا تمایل بیشتری به شنیدن حرف های شما خواهند داشت.
توصیه هایی به مربیان
جمله معروفی است که دو صد گفته چو نیم کردار نیست.» چند نکته اساسی در کسب مهارت گوش کردن عبارت است از
- به مخاطب نشان دهید. به شنیدن و درک او علاقه مندید
- وقتی کسی با شما صحبت می کند با گفتن عبارت کوتاهی از حرفهایش بررسی کنید آیا پیام او را دریافت کرده اید. نه فقط محتوای پیام، بلکه عواطفی که در پس آن قرار دارد نیز مهم است
- با اهمیت دادن و احترام گذاشتن به آنچه کسی می خواهد به شما بگوید، ابراز همدلی کنید نه ترحم
برقراری ارتباط غیرکلامی یا زبان بدن
اگر تاکنون ناگزیر بوده اید با کسی که زبان شما را بلد نیست حرف بزنید، هر دو به اهمیت و تأثیر ارتباط غیر کلامی پی برده اید. برآورد می کنند ۷۰ درصد مجموعه ارتباط های ما غیر کلامی است.
در دنیای ورزش بویژه ورزش های تیمی، موقعیت های بسیاری پیش می آید که در آن ارتباط غیر کلامی مؤثر اهمیت اساسی دارد. | بالا انداختن سر، نگاه کوتاه، با اشاره با دست اطلاعات حساسی را بین هم تیمیان انتقال می دهد. این موضوع در کار شما نیز به همان میزان مهم است.
آیا ابعاد ارتباط غیر کلامی را می دانید و آیا در ارسال و دریافت انواع پیام های غیر کلامی مؤثر عمل می کنید؟ هر مهارتی در ارتباط غیر کلامی داشته باشید، احتمالا از آموزش حرفه ای آموخته اید، یعنی حرفه زندگی روزانه. یاد دادن تنها از راه نوشتن و گفتن کلمات و یا یاد گرفتن مهارت های غیر کلامی بدون تمرین آنها آسان نیست.
طبقه بندی های ارتباط غیرکلامی
ارتباط غیر کلامی یا چیزی که آن را زبان بدن هم می گویند، به پنج دسته تقسیم می شود
- حرکات بدن: ژست ها و حرکت دست، سر، با و تمام بدن، خم کردن سر، چین پیشانی و تغییر نگاه اطلاعات زیادی را مبادله می کنند.
- ویژگی های ظاهری: شامل فیزیک، جذابیت، قد، وزن، بوی بدن و جز آن. برای مثال، وضعیت ظاهری شما حاکی از اهمیتی است که برای ظاهر قایل اید. این مطلب فقط در مورد جوانان صادق نیست، بلکه شامل همه سنین می شود.
- رفتارهای تماسی: شامل دست به شانه زدن، دست کسی را گرفتن، دست را روی شانه ورزشکار گذاشتن و مانند آن. این موارد رفتارهای مناسبی اند که تقویت مثبت را انتقال می دهند.
- ویژگی صدا: شامل کیفیت صدا، تن، آهنگ، طنین، نوسان صدا و این موارد.
بیشتر اوقات آنچه می گوییم پیام واقعی ما نیست بلکه آن گونه که می گوییم پیام واقعی ماست. برای مثال، بیل، امروز عالی بازی کردی!» را می توان با نگاه های تحسین آمیز و کیفیت صدایی که می گوید واقعا منظور همین است بیان کرد. یا می توان آن را به طعنه و با پوزخند بیان کرد که حاکی از معنای مخالف آن است.
- وضعیت بدن: شامل فاصله بین شما و دیگران و وضعیت بدن شما نسبت به آنها نمونه ای از ارتباط با وضعیت بدن نوعی دست به سینه ایستادن است که حاکی از عدم تمایل به گفتگوست
اولین گام دانستن اهمیت پیام های غیر کلامی در فرایند عمومی ارتباط است. یکی از راههای گسترش مهارت های غیر کلامی مشاهده بازخوردهای دیگران درباره ارسال و دریافت پیام های غیر کلامی شماست. ارزش این بازخوردها به حساسیت و پذیرش شما بستگی دارد.
هر چه به اشارات غیر کلامی حساس تر شوید، احتمال آنکه بتوانید احساسات و نگرش هایتان را از راه غیر کلامی ابراز کنید و احساسات و نگرش های ورزشکارانتان را درک کنید بیشتر می شود. این شیوه جنبه مهمی از رشد همدلی است.
مربی به مثابه الگو
بار دیگر یاد آوری می کنم که هر یک از اعمال شما – درون و بیرون زمین بازی – نوعی ارتباط غیر کلامی است، که همیشه هم خوب نیست. شاید یکی از مهم ترین چیزهایی که با اعمال خود انتقال می دهید، احترام یا بی احترامی به مردم و ورزش باشد. طرز راه رفتن، رفتار با دیگران، حرکات و اشارات، و آنچه می گویید و آن گونه که می گویید همه نگرش های شما را درباره روحیه ورزشکاری و انسان های دیگر انتقال می دهد ورزشکارانی که به شما می نگرند و احترام زیادی برای شما قابل اند، هر کاری که می کنید بر آنها تأثیر می گذارد.
اعمال شما به ورزشکاران چیزهایی فراتر از مهارت ها و مقررات ورزشی می آموزد. در تبریک گفتن به تیم مقابل بعد از پیروزی و شکست پیشگام باشید. به ورزشکاران نشان دهید بعد از بازی خوب یا بد، برنده یا بازنده، از آنها چه انتظاری دارید. هنگامی که به نظر آنها با تیمشان عادلانه رفتار نشده، برای رفتار آنها در واکنش الگو باشید. خواهید دید که جوانان بیشتر از کرده شما تأثیر می پذیرند تا از گفته شما. این اصل را به خاطر داشته باشید: دوصد گفته چون نیم کردار نیست. اگر می خواهید ورزشکارانتان روحیه ورزشی خوبی نشان دهند، تنها گفتن کافی نیست باید به آنها نشان دهید؟
توصیه هایی به مربیان
- با پیروی از توصیه های زیر مهارتهای ارتباطی غیرکلامی خود را بهبود بخشید.
- دربیابید چه میزان از آنچه مبادله می کنید، پیام های غیرکلامی است
- با به کار بردن و خواندن کارآمد وضعیت بدنی، حرکات بدنی، ویژگی صدا، و رفتارهای لمسی، نحوه ارسال و دریافت پیام ها را بیاموزید. “
- فراموش نکنید بیشتر حرکات و رفتار شما در ورزشکاران تأثیر می گذارند تا گفتارتان.
درباره پرسش های زیر بیندیشید:
سه جنبه ارتباط کدام اند؟
برای بهبود مهارت های شنیداری و ارتباطهای غیرکلامی و عاطفی چه می توانید بکنید؟
شش مرحله برقراری ارتباط کدام اند؟
برخی اختلال های رایج در ارتباط کدام اند؟
کدام هشت مهارت ارتباطی است که مربیان بیشتر بدان نیاز دارند؟
به کدام روش ارتباطی مربیگری بیشتر تمایل دارید؟ کدام را ترجیح می دهید، روش آمرانه، روش فروتنانه با روش مشارکتی؟
چگونه میتوانید اعتبارتان را نزد ورزشکارانتان افزایش دهید؟
آیا در مربیگری از رویکرد مثبت استفاده می کنید؟
برای آنکه تعامل با ورزشکارانتان را مثبت تر کنید، چه می توانید بکنید؟
هنگام مربیگری، آیا پیامهای شما بیشتر حاوی اطلاعات است یا قضاوت؟
سازگاری در رفتار، چگونه روابط شما با ورزشکارانتان را بهتر می کند؟
آیا به همان اندازه که ارتباط خوبی برقرار می کنید، شنونده خوبی نیز هستید؟
برخی روش هایی که میتوانید هنگام مربیگری شنونده خوبی باشید کدام اند؟
پنج دسته ارتباطهای غیر کلامی کدام اند؟ در به کار بردن آنها هنگام مربیگری تا چه اندازه کار آمدید؟
روشهای توسعه مهارتهای ارتباطی مربیان ورزشی
تا حالا در مورد اهمیت و نحوه به دست آوردن مهارتهای ارتباطی مربیان ورزشی صحبت کردیم و حال با یک سئوال مهم روب
1 – اعتبار خود را در ارتباطات افزایش دهید؛
آیا می توانید در مورد کسی فکر کنید که اعتبار بسیار کمی برای شما قائل است؟ یک همکار یک همسایه یا شاید یک سیاستمدار یا مربیانی شبیه مربی بی اعتبار می شناسید که به یکی دلایل زیر اعتبار زیادی برای تقریبا هر آنچه دیگران می گویند قائل نیستید
- بر این باورید نسبت به آنچه می گویید، آگاهی ندارند
- معمولا آنچه می گویند، معنای اهمیتی برایتان ندارد
- آنها اغلب مطالب را تحریف می کنند یا به سادگی دروغ می گویند، در نتیجه اعتماد کی آنها دارید.
- آنها پیوسته منفی بافی می کنند.
- طوری با شما صحبت می کنند که گویی احمق هستید یا از آنها اهمیت کمتری دارید.
اعتبار شما احتمالا تنها و مهم ترین عامل در ارتباط موثر با ورزشکارانتان است. اعتبار در ارتباط با ورزشکاران، بازتاب مقدار اعتمادی است که به گفتارتان دارند.
مربی لی روز بدی داشت؛ هنگام صبحانه از دخترش خواست تا لباس مناسب تری بپوشد که به بحث و مرافعه منجر شد. در محل کار توسط رئیسش به خاطر کوتاهی در تکمیل به موقع کاری که به او واگذار کرده بود توبیخ شد و هنگام مسابقه وقتی که وارد زمین فوتبال شده داوران تاخیر داشتند و سپس در اولین زمان مسابقه، وقتی که یکی از داوران در اعلام خطای پشت پا زدن کوتاهی کرد، مربی لی با رها کردن فشارهای ناشی از استیصال آن روز به درون زمین یورش برد و به شدت اعتراض کرد تا داور او را از زمین اخراج کرد.
بعد از مدتی در رختکن پس از اندیشیدن در مورد آن رویداد، مربی لی از تیم به خاطر رفتارش عذرخواهی کرد و توضیح داد که روز سختی داشته و کنترل خود را از دست داده و رفتار ورزشکارانه ضعیفی به نمایش گذاشته است.
او از بازیکنان خواست رفتارش را الگو قرار ندهند و در عوض از اشتباه وی درس بگیرند؛ مربی لی راهی طولانی در پیش دارد تا اعتبار از دست رفته را بازیابد.
راههای زیادی برای ساختن و حفظ اعتبارتان به عنوان یک مربی وجود دارد مثلا:
- ١- انتخاب سبک مشارکت
- ۲- آگاه و مطلع بودن از رشته فوتسال؛ یا لااقل صادق بودن در مقدار اطلاعاتی که دارید.
- ٣- قابل اعتماد، منصف و باثبات بودن
- ۴- پیگیری کردن آنچه که می گویید انجام خواهید داد
- ۵- اظهار صمیمیت، رفاقت، پذیرش و همدلی
- ۶- پویا، آماده فعالیت و پذیرایی انتقادات و پیشنهادات بودن
- ۷- حس آرامش در زیر فشار
- ۸- استفاده از روش مثبت مهارت ارتباط
2 – به روش مثبت ارتباط برقرار کنید.
روش مثبت بر تحسین و تشویق، به منظور تقویت رفتارهای مطلوب تاکید دارد، در حالی که روش منفی برای از بین بردن عملکرد نامطلوب از روش تنبیه و انتقاد بهره می گیرد.
روش مثبت به ورزشکاران کمک می کند برای خودشان ارزش قائل شوند و در عوض به شما اعتبار می بخشد. روش منفی به ترس ورزشکار از شکست می افزاید، خودباوری او را کاهش می دهد و اعتبارتان را تخریب می کند.
روش مثبت طرز رفتاری است که در پیام های ارتباطی گفتاری و غیر گفتاری رعایت می شود. در این طرز رفتار، خواسته ای که باید درک شود، پذیرش دیگران و احترام متقابل ابراز می شود. این طرز رفتار مربی سبک مشارکت است.
3 – کنار گذاشتن عادات بد
یکی از عادات بد مربیان، منفی بافی ست. اگر از عادت بد منفی بافی آگاهی دارید سه چیز به شما کمک می کند تا آن را به رویکرد مثبت تبدیل کنید:
- ۱- باید میل به تغییر داشته باشید.
- ۲- نه تنها در مربیگری بلکه در تمامی ارتباطات خود باید رویکرد مثبت را تمرین کنید. استفاده از رویکرد مثبت با نزدیکترین افراد، اغلب مشکل ترین کار است. بنابراین بایک دوست یا شخص مهم دیگر تمرین کنید که می داند و یا مثبت بین است.
- ٣- لازم است خود را بازبینی کنید یا از دیگری کمک بگیرید. فردی که اجازه دارد به شما بگوید عادت بدتان چه موقع چهره زشت خود را آشکار می سازد.
4- کنار گذاشتن انتظارهای غیر واقع بینانه
گاهی مربیان فراموش می کنند ۱۴ ساله ها ۲۸ ساله نیستند، با ورزشکار ۱۶ ساله مهارت ۱۶ ساله دیگر را ندارد؛ داشتن اهداف واقع بینانه نه تنها در توانایی های اجرایی ورزشکاران، بلکه در رفتار اجتماعی و احساسی آنها نیز اهمیت دارد.
5- عدم اعتقاد به موفقیت کوتاه مدت
یکی از دلایلی که مربیان رویکرد منفی دارند آن است که صادقانه بر این باورند که این روش، بهترین نتیجه را می دهد.
6 – پیام های سرشار از اطلاعات بفرستید.
بنظر می رسد برخی مربیان تصور می کنند یک سوت و لباس ورزشی به آنها شایستگی قضاوت می دهد؛ ورزشکاران به چیزی بیشتر از این نیاز دارند که به آنها گفته شود چه کاری را نادرست انجام داده اند؛ آنها نیازمند اطلاعاتی هستند که به آنها بگویند چگونه آن کار را درست انجام دهند.
7 – به طور مناسب بازخورد دهید و ارزیابی کنید.
به عنوان مربی فقط هنگامی به ارزیابی بپردازید که واضح است ورزشکار نمی داند چه چیز درست و چه چیز نادرست است؛ اگر کار خوب است به این خاطر از آن قدر دانی کنید و به آنها بگویید که چه بخشی از آن خوب است؛ اگر عملکردی اشتباه است، درباره اینکه چگونه می توانند پیشرفت کنند دستورالعمل خاص به آنها دهید.
8- در ایجاد ارتباط با ثبات باشید.
ممکن است چیزی بگویید اما احساستان چیز دیگری بگوید. وقتی بازیکنان چنین پیامهای متناقضی را دریافت می کنند، گیج می شوند و اعتبارات آن زیر سوال می رود. یک مربی بازیکن نیمکت نشین را به خاطر تاخیر در تمرین جریمه می کند. بعد از آن از رفتار مشابه بازیکن اصلی چشم پوشی می کند. وقتی مربیان چنین رفتاری دارند تعجبی ندارد ورزشکاران آنها را متظاهر و ریاکار بدانند.
9 – ارزش ثبات
وفای به عهد یکی از گونه های ثبات است که اعتبارتان را بالا می برد؛ به طور مثال اگر به ورزشکار قول یک جایزه به خاطر خوب تمرین کردن داده اید، وظیفه تان انجام کار آن است؛ وقتی به قول خود وفادار باشید، ورزشکاران می آموزند که به شما اعتماد کنند.
10- آموزش نحوه گوش دادن
ضعف مهارت های شنیداری باعث تخریب فرایند ارتباط می شود، به طور مثال بعد از شکست های مکرر در واداشتن شما به گوش دادن، ورزشکار صحبت کردن با شما را متوقف می کند و در عوض احتمالا کمتر به حرفهایتان گوش میدهد. وقتی صحبت کردن با شما را متوقف کنند، دیگر نمی توانید آنها را بشناسید و درک کنید. وقتی آنها به شما گوش ندهند نمی توانید بر آنها تأثیر بگذارید.
11- شنیدن فعال
شنیدن غیرفعال آن است که عموما از واژه شنیدن می فهمیم. ساکت بودن هنگام صحبت کردن دیگری یا اینکه شنیدن غیرفعال گاهی مطلوب است، اما محدودیت هایی نیز دارد، نظیر آنکه فرد صحبت کننده مطمئن نیست آیا شما توجه کافی به صحبت های او دارید یا اینکه واقعا معنای آن را درک می کنید. شنیدن فعال که با بروز نشانه های درک مطلب همراه است به درک متقابل شما و ورزشکار منجر می شود.
* به طور مثال یکی از بازیکنان نگران برآورده کردن انتظارات شما در مسابقه مهم است.
بازیکن- فکر می کنید می توانیم این تیم را شکست دهیم؟
مربی – آنها تیم خیلی خوبی هستند ولی ما هم تیم خوبی داریم
بازیکن – اما اگر خوب بازی نکردیم چه؟
مربی – نگران بازی خود هستی؟
بازیکن – خوب یک کم
مربی – تا وقتی که حداکثر تلاشت را کنی من به تو افتخار می کنم.
12 – ایجاد ارتباط غیر گفتاری را بهتر بیاموزید( زبان بدن)
طبقه بندی ارتباط غیر گفتاری یا آنچه زبان بدن نامیده شده است، در پنج گروه طبقه بندی می شود:
- ۱- حرکت بدن: حالات و حرکات دست ها، سر، پاها و کل بدن، حرکت سر به بالا و پایین، چین خوردگی پیشانی یا حرکت سریع چشم می تواند مطالب زیادی را منتقل کند.
- ۲- خصوصیات جسمانی: اندازه و شکل بدن، جذابیت، قد و وزن عطر و بوی بدن و نظیر آن
- ۳- رفتار تماسی: ضربه با کف دست به پشت و قرار دادن روی شانه های بازیکن و نظایر آن
- ۴- ویژگی های صوتی : کیفیت صدا، زیر و بمی آن، آهنگ طنین، تائیرگذاری و … اغلب نه آنچه می گوییم، بلکه چگونگی بیان آن پیام واقعی ما را انتقال می دهد.
- ۵- حالت بدن: فاصله بین شما و دیگران و موقعیت مکانی در رابطه با دیگران یک مثال برای ارتباط از طریق حالت بدن بی اعتنایی است که به شما می گوید، شخصی نمی خواهد با شما صحبت کند.
13- شما به عنوان الگو
رفتار شما خیلی بیشتر از مهارت ها و قوانین فوتسال، به ورزشکاران می آموزد. در آینده خواهید فهمید جوانان از آنچه انجام میدهید ، بیش از آنچه می گویید تأثیر می پذیرند. اگر میخواهید ورزشکاران رفتار خوب ورزشکاری را نشان دهند، فقط گفتن کافی نیست، بلکه باید در عمل به آنها نشان دهید.