در فوتسال چگونه گل های زده میشود؟ سئوالی کلیدی که همه دنبال پاسخ آن هستند. گل زده هدف نهایی بازی فوتسال هست و همه تلاشها در این ورزش برای رسیدن به آن است. تمامتمرینها تاکتیک ها و استراتژی های یک تیم باید در راهرسیدن به این هدف باشد اما واقعا چگونه در فوتسال گل زده میشود؟
فوتسال لرن باافتخار تجزیهوتحلیل آماری جامعی را ارائه میدهد که توسط سه مربی فوتسال کرواتی تهیهشده است، آنها خود را مأمور کردهاند تا بهدقت بررسی کنند که چگونه دقیقاً گلها در هشت لیگ برتر فوتسال در اروپا به ثمر میرسند.
۱۷۶ بازی حذفی مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفتهاند و دادههای جمعآوریشده نشان میدهد که در چه درصدی ازگلها از ضربات شروع مجدد (که بهتفصیل موردبررسی قرارگرفتهاند!)، وضعیتهای پاور پلی، در برابر دفاعهای دیرهنگام، دفاعهای فشار بالا و در مورد بسیاری از وضعیتهای دیگر در زمینبازی اهداف به ثمر رسیدهاند.
تجزیهوتحلیل همچنین شامل تعداد میانگین گلهای زدهشده در هر لیگ است، همراه با دادههای آماری جالبتر درباره زمانهایی که گلها در مسابقه به ثمر میرسند.
دادههای جمعآوریشده برای پیدا کردن تفاوتها و تشابهها بین لیگها استفاده شد، و تعدادی از نتیجهگیریهای جالب در پایان مطالعه استخراج شدند.
فوتسال لرن از همه سه نویسنده این مطالعه برای کار متعهدانهشان برای جامعه فوتسال تشکر میکند، زیرا ما باور داریم که این تجزیهوتحلیل برای مربیان و طرفداران فوتسال در سرتاسر جهان سودمند خواهد بود.
مقدمهای بر این تجزیهوتحلیل
سه مربی فوتسال کرواتی در بهار/تابستان این سال تصمیم گرفتند که یک پروژه پرطراوت و تاکنون ندیده شده در دنیای فوتسال را به دست بگیرند – یک تجزیهوتحلیل آماری کامل و جامع مرتبط با گل زنی. این پروژه شامل تجزیهوتحلیل دقیق این سؤال است که گلها به چه نحوی به ثمر میرسند، به همراه تجزیهوتحلیل اضافی در مورد گلهای زدهشده از ضربات ایستگاهی، و همچنین وضعیتهای “فلایر گلکیپر”. این پروژه همچنین تجزیهوتحلیلی انجام داد درباره گلهای زدهشده در نیمههای بازی و نیز گلهایی که مرتبط بافاصله منطقهای از دروازه حریف بودند. علاوه بر این، تجزیهوتحلیل دقیقی در مورد میانگین گلهای زدهشده در هر بازی نیز انجام شد.
کلیهٔ ۱۷۶ بازی انجامشده در مرحله پلیآف هشت لیگ برتر اروپا تجزیهوتحلیل شدند، با فرمت مرحله پلیآف هشت تیمی که مشترک برای هر لیگ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. این لیگها شامل اسپانیا، روسیه، پرتغال، ایتالیا، اوکراین، کرواسی، اسلوونی، جمهوری چک + مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان فوتسال اتحادیه فوتبال اروپا هستند.
رهبر این پروژه میرکو ورکان (41) بود، مربی اصلی حال حاضر باشگاه MNK هایدوک اسپلیت، که در طول مسیر حرفهای خود، به رهبری چندین باشگاه فوتسال کرواتی مانند MNK مورتر و HMNK ورگوراک به مدت چهارفصل در لیگ اول کرواسی (1.HMNL) حضورداشته است. او با این گروهها در لیگ برتر فوتسال کرواسی دو بار مقام دوم و یکبار مقام سوم را کسب نمود.
از همکاران او در این پروژه آنتون باچیچ (30) است، مربی اصلی حال حاضر باشگاه اسپلیت و مربی دستی تیم ملی زیر 19 سال کرواسی. باچیچ یک مربی با سه سال تجربه حضور در لیگ اول فوتسال کرواتی (1.HMNL) است، جایی که با تیم MNK اسکوئر دوبروونیک به فینالهای لیگ و جام رسید و همچنین در MNK اومبلا که در آن بهعنوان بازیکن و مربی اولین گامهای مربیگری خود را برداشت.
یکی از همکاران دیگر در این پروژه، آیوان زوریکا (۳۴ ساله) بود که در حال حاضر سرمربی تیم امانکی مورتر است و بهتازگی به عهده داشتن بخشهای جوانان تیم امانکی چرنیتسا شیبنیک (دونیمهنهایی ملی) را داشت و همچنین بهعنوان مربی دستیار در تیم امانکی چرنیتسا (لیگ برتر کرواسی) و امانکی مورتر فعالیت داشت.
تجزیهوتحلیل نحوه به ثمر رساندن گلها در فوتسال
اصطلاحات و تعاریف:
ضربات ایستگاهی: شامل ضربههای کرنر ضربات اوت ، پرتابهای ورودی، ضربههای آزاد و پنالتیها از 6 و 10 متر.
انتقال – تمام موقعیتهای بازپسگیری توپ در مسابقه ازجمله موقعیتهای برتری/کمبود یا تعداد مساوی بازیکن در پایان بازی.
دفاع عمیق – ما میخواهیم زمینبازی را به سه منطقه یکسان تقسیم کنیم. دفاع عمیق به تمام شرایطی اشاره دارد که در آنها چهار دفاع کننده (در مواقع ۴ در ۴) در دو منطقه اول از خطوط زمین خود قرار دارند، بهعبارتدیگر، زمانی که خط دفاع (خط اول) به حداکثر ۲۶-۲۷ متر از دروازه خودشان فاصله دارد.
دفاع فشرده از بالا – بهطور مشابه با تعریف قبلی، دفاع فشرده از بالا تمام مواقعی را شامل میشود که دربازیهای ۴ در ۴، خط دفاعی اول در منطقه سوم از دروازه خودشان (از ۲۷ تا ۴۰ متر فاصله) قرار دارد.
پاور پلی هجومی لحظهای ۵ در ۴ – تمام شرایطی که در مرحله حمله اتفاق میافتد و شامل “دروازهبان پروازی یا فلایر گلکیپر” میشود.
انتقال از دفاع به حمله در شرایط ۴ در ۵ – تماموقتهایی که پس از گرفتن توپ از حریف تیم صاحب توپ “دروازهبان پروازی” را اجرا میکنند، گل زده میشود.
بازی در شرایط ۴ در ۳ – تمام شرایط بازی با یک نفر کمتر در زمین به دلیل کارت قرمز دادهشده را شامل میشود.
اگر نگوییم مهمترین تحلیل در این پروژه، همچنین پر تقاضاترین تحلیل، نحوه به ثمر رساندن گلها بود (جدول 1.) که ما بر اساس این هفت دسته که در بالا ذکر شد انجام دادیم. با تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده، مشخص میشود که چهار موقعیت غالب در مسابقه بیشترین تعداد گل را ایجاد میکنند – ضربات ایستگاهی (23.8٪)، موقعیتهای دفاع عمیق (21.9٪)، انتقال (21.4٪) و موقعیتهایی که شامل “دروازه بهابرگ پرنده” (20.8٪ – وقتی موقعیتهای 5 در 4 (11.5٪) و موقعیتهای 4v5 (9.3٪) را اضافه میکنیم. گلهایی که از ضربات ایستگاهی به ثمر میرسند نسبت به سایر دستههای ذکرشده برتری اندکی دارند. شایانذکر است گلهایی که در دفاع با پرس بالا به دست میآیند و 11.3 درصد از کل اهداف تجزیهوتحلیل شده را ایجاد میکنند. در انتهای این تجزیهوتحلیل، بهطور منطقی و قابلانتظار، موقعیتهای 4 در 3 است که بهندرت اتفاق میافتد، تنها در 0.8٪ از کل اهداف تجزیهوتحلیل شده است.
مانند تجزیهوتحلیلهای دیگر، میتوان تفاوتهایی در درصدها بین لیگهای مختلف (کشورها) پیدا کرد، ازجمله برخی ناهنجاریها (امتیازهای افراطی). برخی از این ناهنجاریها بهطور منطقی توضیح داده میشوند، درحالیکه برخی دیگر احتمالاً تصادفی هستند.
با نگاهی دقیقتر به موقعیتهای ضربات ایستگاهی، که در ادامه این متن به آنها خواهیم پرداخت، لیگ قهرمانان فوتسال یوفا با 29 درصد از کل گلها پس از ضربات ایستگاهی، پیشتاز این رده است. باکمال تعجب، اسپانیا با 15 درصد در این رده تنها لیگی است که درصد گلهای زدهشده از ضربات ایستگاهی کمتر از 20 درصد است. و درحالیکه این اطلاعات برای لیگ قهرمانان فوتسال به دلیل حضور بهترین تیمهای اروپایی در این رقابتها تا حدودی قابلانتظار است و ازآنجاییکه همگی آنها دفاعی قوی و هماهنگ با بازیکنانی باکیفیت دارند، 15 درصد اسپانیایی تا حدودی نتیجه غیرمنتظرهای است. به دلیل تعداد کمی از تطابقت تجزیهوتحلیل شده میتواند یک داده تصادفی باشد (19).
در مورد موقعیتهای دفاع دیرهنگام، تفاوتهای شدیدی بین لیگها داریم. برای مثال، در ایتالیا، میتوانیم ببینیم که تعداد بسیار کمی ازگلها از این موقعیتها به دست میآیند (تنها 10.5 درصد) که بهطور قابلتوجهی کمتر از میانگین کلی است. از سوی دیگر، در جمهوری چک، 33.1 درصد از کل گلها از این موقعیتها به ثمر رسیده است که نقطه مقابل آن است. این دادهها را میتوان تا حدودی بهصورت منطقی توضیح داد، زیرا در لیگهای خاص مابین ۲ تا ۳ تیم برتر و بقیه لیگ (مانند پرتغال، اسلوونی، چک) فاصله کیفی زیادی داریم. در مسابقات بین دو تیم با شکاف کیفی مشهود، تیمهای ضعیفتر دفاع عمیق را برای کل یا تقریباً کل 40 دقیقه بازی اجرا میکنند که شانس گل زنی در دفاع عمیق را بهشدت افزایش میدهد.
با توجه به انتقال، انحراف در درصد بهطور قابلتوجهی کمتر است. سری آ فوتسال ایتالیا با 27 درصد گلهایی که از مرحله انتقالی به ثمر میرسد، بهطور قانعکنندهای از سایر لیگهای این دسته جلوتر است. در انتهای این رده، لیگ قهرمانان فوتسال یوفا با 15.1 درصد گلهای زدهشده از انتقال قرار دارد. تمام لیگهای دیگر نزدیک به میانگین کلی 21.4٪ هستند.
در شرایطی که تیم مدافع از فشار بالا و دفاع زودهنگام استفاده میکند 11 درصد از کل گلها را به ثمر رسیده است، یک داده تقریباً عجیب داریم. در لیگ قهرمانان فوتسال امسال از مرحله یکهشتم نهایی، تنها 1 گل از 73 گل (1.4 درصد) از این موقعیتها به ثمر رسیده است، اگرچه اغلب گروهها اغلب از این سیستم بازی در دفاع استفاده میکردند.
با توجه به گلهایی که هنگام اجرای «فلایر گلکیپر» به ثمر رسیده است که در ادامه این متن نیز به تجزیهوتحلیل بیشتر آن خواهیم پرداخت، به این نتیجه میرسیم که لیگ اسپانیا با 32.5 درصد از کل گلهای حاصل از این وضعیت (17.5 درصد 5 بر 4 + 15 درصد 4 بر 5) در این رده جلوتر است. پسازآن بافاصله نزدیک روسیه و ایتالیا هستند و ما میتوانیم روند رو به افزایش استفاده از “دروازه بهابرگ پرنده” را در بازی، بهویژه در لیگهای برتر اروپایی مشاهده کنیم. امروزه این تاکتیک نهتنها در شرایطی استفاده میشود که یک تیم باید در مرحله پایانی بازی نتیجه را جبران کند، بلکه در حال تبدیلشدن به یکی از سیستمهای هجومی اصلی گروهها است (مانند بارسلونا، اسپورتینگ، بنفیکا، ویز سیناراو غیره.).
برای نتیجهگیری، افزایش اهمیت ضربات ایستگاهی و موقعیتها با “دروازه بهابرگ پرواز” مشهود است.انتقالها در بالاییترین سطح بهعنوان یک بخش بسیار مهم از بازی فوتسال مورد انتظار بود، درحالیکه اهمیت شرایط “عادی” 4v4 (بهعنوانمثال در دفاع عمیق یا دفاع با فشار بالا) در حال کاهش است. این میتواند بهطور جزئی توسط واقعیت توضیح داده شود که گروهها بهطور فزایندهای سناریوهای 5v4 را پیادهسازی میکنند و زمان کمتری در سناریوهای 4v4 صرف میشود.
ضربات ایستگاهی
ما تجزیهوتحلیل دقیقتری از ضربات ایستگاهی انجام دادیم که کاملاً ارزشمند است زیرا طبق این تجزیهوتحلیل تقریباً ¼ از کل گلهای فوتسال از این موقعیتها به ثمر میرسد و آن را به پنج دسته احتمالی ضربات ایستگاهی در یک مسابقه فوتسال تقسیم کردیم. (کرنر، ضربه اوت ، ضربات آزاد و ضربات پنالتی از فاصلههای 6 و 10 متری). ما به دادههای مورد انتظار رسیدیم که گلهای ضربات اوت (31.6٪) و کرنر (30.4٪) 62٪ از کل گلهای زدهشده از ضربات ایستگاهی را تشکیل میدهند، که انتظار میرود نسبت بهدفعات آنها نسبت به سه دسته دیگر برتری داشته باشد.
علاوه بر این، باید این واقعیت را در نظر گرفت که همه یا اکثر مربیان در تمرینات تلاش بیشتری میکنند تا بازیکنان خود را با بازیهای خاص از ضربات و کرنر تمرین دهند که با این کار شانس خود را برای غافلگیری حریف از این طریق و گل زنی افزایش دهند. این کار به این دلیل انجام میشود که کیفیت کلی و نظم دفاعی در حال افزایش است و تعداد ضربات اوت و کرنرهای زیادی در طول مسابقه انجام میشود.
در مورد ضربات اوت دو لیگ با انحرافات شدید داریم. در پرتغال، تنها 12 درصد از کل گلهای ضربات ایستگاهی از طریق این ضربات به ثمر میرسد، درحالیکه در ایتالیا 52 درصد از کل گلها بعد از ضربه اوت زدهشده است.
وقتی در مورد ضربات کرنر صحبت میکنیم، در لیگ برتر اسپانیا تنها 16.7 درصد از کل گلها پس از ضربه کرنر به ثمر رسیده است که تقریباً 15 درصد کمتر از میانگین کلی است. در این زمینه باید این نکته را در نظر گرفت که گروهها بازیهای تهاجمی را از روی ضربات ایستگاهی و همچنین جنبه دفاعی موقعیتهای ایستگاهی را تمرین میدهند. این جنبه دفاعی در اسپانیا بهویژه در سطح بالایی قرارگرفته است.
در رده سوم، گلهایی که از ضربات آزاد به ثمر رسیدهاند (20.8%) قرار دارند که بهطور قابلتوجهی کمتر ازگلهای کرنر و ضربههای اوت هستند، اما از سوی دیگر بهطور قابلتوجهی بیشتر ازگلهای ضربات پنالتی از فاصله 6 متری (8.8 درصد) است و همچنین از ضربات نقطه دم یا 10 متر (8.4 درصد). در مورد ضربات آزاد، لیگ پرتغال تنها لیگی است که از بقیه لیگها متمایز است و 32 درصد از کل گلهای ایستگاهی از ضربات ایستگاهی به دست میآید که تقریباً 12 درصد بالاتر از میانگین کلی است.
در مورد ضربات پنالتی، در سوپر لیگ روسیه 9 گل از روی یک ضربه پنالتی 6 متری به ثمر رسید که 22 درصد از کل گلها را از ضربات ایستگاهی تشکیل میدهد. این درصد غیرعادی بالایی است که میتواند تصادفی باشد. در اسلوونی، 6 گل بعد از یک ضربه پنالتی 10 متری به ثمر رسید که 19.4 درصد از کل گلهای زدهشده از ضربات ایستگاهی را تشکیل میدهد. اگر در نظر بگیریم که فقط 20 بازی در اسلوونی آنالیز شده است، اینیک نتیجه نگرانکننده بالا است زیرابه نظر میآید که 25% از تمام بازیها در مرحله پایانی نیمه و مسابقه از یک ضربه پنالتی تعیینکننده (یا درواقع تعیینکننده) نتیجهگیری کردهاند، که این موضوع خوب نیست.
ما باید به معیارهای داوری در این زمینه فکر کنیم، اما بهجز اسلوونی که قبلاً ذکر شد، اینیک واقعیت خوشحالکننده است که معمولاً گلهای بسیار کمی از ضربات پنالتی از فاصله 10 متری به ثمر میرسد که بهوضوح نشان میدهد که روند بازی تهاجمیتر شده است.
در مورد بازیهای بعد از ضربات ایستگاهی، روند غالب بازی با تعداد پاسهای کم یا حداقل قبل از شوت (با حداکثر ساده نگهداشتن آن) است، مانند سانترهای بلند برای شوت والی (کرنر، ضربات ضربهای)، با استفاده از فاصله بین خطوط دفاعی با حرکات ساختگی (کرنرها) که با بلوک یا شوتهای تیز به پست دوم (ضربه اوت) دنبال میشود.
این پروژه اهمیت ضربات ایستگاهی را در فوتسال مدرن که بیشترین درصد گل را ایجاد میکند و اغلب قهرمان ملی، اروپا یا جهان را تعیین میکند، ثابت کرد. در عصر پیشرفت تاکتیکی عمومی فوتسال و کاهش شکاف کیفیت، به ثمر رساندن گل از طریق یک موقعیت معمولی 4 در 4 بهطور فزایندهای سختتر میشود و ضربات ایستگاهی در حال تبدیلشدن به آن وزنی در ترازو هستند که اغلب بین برد یا باخت تفاوت ایجاد میکند.
تجزیه و تحلیل گلهای به ثمر رسیده از روی پاور پلی 5 در برابر 4
قبلاً در جدول مقدماتی دیدیم دادهها نشان میداد که تقریباً 21 درصد از کل گلهای زدهشده در فوتسال در موقعیتهایی با «فلایر گلکیپر» (زمانی که گلهای پاور پلی 5 در 4 و گلهای دفاع 4 در برابر 5 را اضافه میکنیم) بهدستآمده است. همچنین به این روند اشاره کردیم که این سیستم بیشتر و بیشتر در مرحله حمله استفاده میشود. بیشتر اوقات، ما شاهد هیچ تعویضی نیستیم، دروازه بان بهسادگی توپ را به جلو میبرد و یکی از مهاجمان میشود. این سیستم پخش برای خارج شدن از فشار زیاد، شکستن پرس حریف یا تغییر ریتم استفاده میشود. تیمهای بیشتری از “دروازه بهابرگ پرنده” بهعنوان یکی از سیستمهای حمله کلیدی استفاده میکنند.
این بهنوبه خود به این واقعیت اشاره میکند که دروازه بانان فوتسال در آینده باید ازنظر تکنیک، چابکی، کیفیت شوت و بهطورکلی توانایی حضور برابر در فاز حمله در سطح بالایی باشند. البته بحثهای زیادی در جامعه فوتسال و خود مربیان درباره این سیستم با استدلال موافق و مخالف در جریان است. اما اینیک واقعیت است که طبق قوانین بازی، “دروازه بهابرگ پرنده” بیشتر و بیشتر بهعنوان ابزاری برای مربیان استفاده میشود.
با جدول 3 میخواستیم گلها را در این نوع موقعیتها بهگونهای تجزیهوتحلیل کنیم که تعداد گلهای زدهشده از حملات 5 در 4 را با گلهایی که از دفاع 4 در 5 به ثمر میرسد مقایسه کنیم. در اکثر لیگها، بهاستثنای چند مورد، گلهای بیشتری پس از حملات 5 بر 4 در مقایسه با حملات 4 بر 5 به ثمر رسید. این با نتیجه کل تأیید شد که بیان میکند در 176 بازی تجزیهوتحلیل شده 23 گل بیشتر از حملات 5 بر 4 نسبت به دفاع 4 بر 5 به ثمر رسیده است. بهنوبه خود، این نشان میدهد که این سیستم، مهم نیست که چقدر مخاطرهآمیز باشد، اگر بهدرستی آموزش داده شود و بهدرستی اجرا شود، سودمند است. بنابراین، این تجزیهوتحلیل میتواند بهعنوان یک استدلال اضافی به نفع کسانی باشد که از این سبک بازی فوتسال که هنوز بحثبرانگیز است، حمایت میکند.
تجزیهوتحلیل گلها بر اساس نیمههای بازی
این تجزیهوتحلیل بدیهیترین مورد برای پردازش بود. حتی افراد غیرحرفهای فوتسال با یک نگاه ابتدایی مطمئناً متوجه خواهند شد که تعداد گلها در نیمه دوم نسبت به نیمه اول بیشتر است، که تجزیهوتحلیل ما این موضوع را تأیید کرد. پس از تجزیهوتحلیل 176 بازی، به نتیجه رسیدیم که تقریباً 42٪ از کل گلها در نیمه اول بازیها به ثبت رسیدهاند، درحالیکه در نیمه دوم، تقریباً 58٪ ازگلها مشاهده میشده است. این تجزیهوتحلیل تنها شامل گلهایی است که در 40 دقیقه معمول بازی به ثبت رسیدهاند و بهعبارتدیگر، هیچکدام از گلهایی که در وقتهای اضافه به ثمر رسیده محاسبه نشدهاند ، به همین دلیل تفاوت کمی بین جدول 4 و جدول 1 وجود دارد.
در خصوص برخی ناهنجاریها، در این تجزیهوتحلیل، میتوانیم لیگ اسپانیا را بهعنوان لیگی با بیشترین تفاوت میان گلهای ثبتشده در نیمه دوم نسبت به نیمه اول (نیمه اول: 36٪ – نیمه دوم: 64٪) تشخیص دهیم، درحالیکه بهعبارتیدیگر، در پرتغال، تقریباً تساوی درصد گلها در دونیمه مشاهده میشود (نیمه اول: 49٪ – نیمه دوم: 51٪).
باید بپرسیم که چرا در نیمه دوم تعداد گلهای بیشتری به ثمر میرسد؟ این موضوع از زوایای مختلفی قابلبررسی است. عوامل زیادی در این تفاوت نقش دارند. اما بدون شک، دلایلی مانند تمرکز و نظم بیشتر در دفاع در نیمه اول بازی، هنگامیکه آمادگی بدن بازیکنان هنوز حفظشده و ریسک کمتری وجود دارد، میتواند تأثیرگذار باشد. همچنین، در نیمه دوم با تجمع انرژی بیشتر، تیم ها تمایل دارند در فاز حملهای فعالتر باشند تا سعی کنند از طریق ایجاد فرصتهای گل زنی، نتیجه گرفتهشده را جبران کنند. این تاکتیک افزایش فرصتهای گل زنی تیم خود را افزایش میدهد و همچنین باعث افزایش احتمال خطاهای حریف نیز میشود، بهویژه اگر تعداد بازیکنان حریف کاهشیافته باشد (بهعنوانمثال، از دفاع 4 به 5).
تجزیهوتحلیل گلهای زدهشده از فواصل منطقهای
یک تحلیل جالب دیگر از دیدگاه مربی. گلها را با توجه به فاصله منطقهای از دروازه حریف تجزیهوتحلیل کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در فوتسال مدرن بیشتر گلها زیر 6 متر از دروازه حریف (38.8 درصد) و سپس از فواصل بین 6 تا 9 متر از دروازه حریف (32.5 درصد) به ثمر میرسد. کمترین گل (با اختلاف اندکی) از ناحیهای فراتر از 9 متری دروازه حریف (28.7%) به ثمر میرسد.
اگرچه در مقایسه با میانگین کلی تفاوت قابلتوجهی مشاهده نکردیم، اما همچنان دو لیگ (پرتغال و اسلوونی) داریم که اکثر گلها در منطقه زیر 6 متر به ثمر نرسیده، بلکه از منطقه 6 تا 9 متری دروازه حریف به ثمر رسیده است. اسلوونی بهخصوص جالب است زیرا گلهای بیشتری از منطقه 9 متری نسبت به منطقه زیر 6 متری دروازه حریف به ثمر رسیده است.
پراکندگی گلها با توجه به فاصله منطقهای از دروازه حریف کاملاً مساوی است و ارزش واقعی این تحلیل را تنها در صورتی میتوان فهمید که تحلیل مشابهی برای فصل گذشته (مثلاً 10 یا 20 سال پیش) انجام شود، زیرا فقط در این صورت است. ما میتوانیم برخی از روندهای واقعی را متوجه شویم.
با نگاهی به فوتسال مدرن، مشاهده میشود که تعداد و بهویژه کیفیت ضربات در حال رشد مداوم است، بنابراین جای تعجب نیست که تقریباً یکسوم گلها از فواصل بزرگتر از 9 متر به ثمر رسیده است که درگذشته اتفاق نمیافتاد.
تجزیهوتحلیل میانگین گلهای زدهشده در هر مسابقه در فصل عادی/پلیآف
*از ضریب اصلاحی 0.8 برای دستیابی به میانگین گلهای زدهشده در 40 دقیقه بازی استفاده شد، زیرا مسابقات در روسیه 50 دقیقه طول میکشد.
برای فصل نهایی این تجزیهوتحلیل، ما تصمیم گرفتیم تا یک تحلیل جالب و مهم درباره فوتسال ارائه دهیم – تجزیهوتحلیلی از میانگین گلهای زدهشده در مسابقات فوتسال. علاوه بر میانگینهای کلی در هر لیگ/کشور، ما همچنین مقایسهای انجام دادیم بین میانگین گلهای زدهشده در فصل معمولی و گلهای زدهشده در مرحله پلیآف. به تعدادی نتایج جالب رسیدیم. ارزش داشته باشد که ما تنها گلهای زدهشده در زمان معمولی (بدون گلهای زدهشده در اضافه وقت) را تجزیهوتحلیل کردیم.
درباره میانگین گلهای زدهشده توسط کشورها صحبت میکنیم، در پایینترین سطح روسیه (5.03) و کرواسی (5.25) قرار دارند که تقریباً 20% کمتر از میانگین بهترین لیگ امتیازدهی بعدی است. اوکراین و اسپانیا با تقریباً 6 گل در هر مسابقه در خط بعدی قرار دارند، درحالیکه در بالاترین سطح، ایتالیا، پرتغال و جمهوری چک با میانگین تقریباً 7 گل در هر مسابقه قرار دارند. اگر میانگین کمترین گلها در هر مسابقه 5.03 (روسیه) را با میانگین بالاترین گلها در هر مسابقه 6.88 (جمهوری چک) مقایسه کنیم، به نتیجه میرسیم که در لیگ 1 فوتسال چک، تعداد گلهای زدهشده در مقایسه با سوپر لیگ روسیه، 37% بیشتر است. از تمام میانگینهای تجزیهوتحلیل شده، بزرگترین آنها بهطور قابلتوجه در فصل معمولی جمهوری چک (132 مسابقه) است، که تقریباً 8.05 گل در هر مسابقه به ثبت رسیده است!
پس چرا نوسانات زیادی در مورد میانگین گلهای زدهشده وجود دارد؟ یکی از توضیحات ساده، اما واقعبینانه، همان توضیحات ابتدایی این تحلیل است که در آن اشاره کردیم که در لیگهای خاصی فاصله کیفی زیادی بین 2-3 تیم برتر و بقیه تیمهای لیگ (جمهوری چک، پرتغال، اسلوونی) وجود دارد. درحالیکه از سوی دیگر، ما لیگهایی با تیمهای بسیار باکیفیتتر داریم (اسپانیا، روسیه، کرواسی). دقیقاً لیگهایی با شکاف کیفی بیشتر هستند که در بالای لیست میانگین گلهای زدهشده قرار دارند و میبینیم که مسابقات در آن لیگها اغلب با گلهای دورقمی به پایان میرسد که میانگین را بهطور قابلتوجهی افزایش میدهد.
از سوی دیگر، میتوان در مورد فلسفههای بازی غالب (جهت حمله و تدافعی) در لیگهای خاص نیز صحبت کرد که میانگینهای نهایی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند. اجازه دهید لیگ 1 کرواسی 1. HMNL و قهرمان آنها MNK Olmissum و لیگ اسلوونی 1.SFL و قهرمان آنها Dobovec را باهم مقایسه کنیم. کرواسی که در این فصل بهطور میانگین تنها 5.25 گل در هر بازی داشت (4.88 گل در پلیآف)، در این فصل افت کیفیت کل لیگ را تجربه کرد. اما همچنین مشهود است که فلسفه فوتسال تدافعی غالب است که به بهترین وجه در مثال قهرمان اولمیسوم نشان دادهشده است. اگرچه اولمیسوم بهطور قابلتوجهی از (تقریباً) همه تیمهای دیگر لیگ بهتر است، اما اولمیسوم در 25 بازی تنها 92 گل به ثمر رساند که میانگین 3.68 گل در هر مسابقه است. از سوی دیگر، 1.SFL اسلوونی که بهطور میانگین در هر مسابقه 6.40 گل در هر بازی دارد (اگر فقط به فصل عادی نگاه کنیم، میانگین 7.04 است) یا 22 درصد بیشتر از کرواسی، فاصله کیفی بیشتری در بین خود دارد. اما همچنین مشهود است که فلسفه فوتسال تهاجمی غالب است که به بهترین وجه در مثال قهرمان اسلوونی، Dobovec، شرکتکننده در مسابقات هشتم نهایی FUCL، که به همان اندازه در اسلوونی مسلط است، همانطور که Olmissum در کرواسی است و گل زنی کرده است، نشان داده میشود. 191 گل در 27 بازی که میانگین 7.07 گل در هر مسابقه است. یا به عبارتی 91 درصد بیشتر از قهرمان کرواسی.
سومین عاملی که بر میانگین کل گلهای زدهشده تأثیر میگذارد، مطمئناً سطح بلوغ تاکتیکی تیمهایی است که رشد آنها فاز دفاعی بهتر و منظمتری را به ارمغان میآورد، که گل زنی را برای مهاجمان سختتر میکند. بهطور منطقی، این سطح در بهترین لیگها مانند اسپانیا یا روسیه بالاترین سطح است، بنابراین این نیز میتواند یکی از دلایلی باشد که در روسیه بهطور میانگین گلهای کمتری را میبینیم. در مورد روسیه، شایانذکر است که مسابقات آنها 50 دقیقه (25×2) طول میکشد که تقریباً بهشدت نحوه نگرش به مسابقه، و نحوه بازی و نحوه تفکر/رفتار در طی مسابقه را تغییر میدهد (بهعنوانمثال، مصرف انرژی). بنابراین تمام دادههای جمعآوریشده درباره سوپر لیگ روسیه باید با حداقل احتیاط موردنظر قرار گیرد.
بخش دوم تجزیهوتحلیل میانگین گلهای زدهشده به میانگین گلهای زدهشده در بخش معمولی فصل در مقایسه با گلهای زدهشده در پلیآف اشاره دارد. انتظار میرود، تقریباً هر لیگ شاهد کاهش میانگین گلهای زدهشده در پلیآف بود (بهجز اسپانیا و پرتغال که رشد جزئی داشتند). بالاترین افت میانگین گلهای زدهشده در چک داشتیم که دربازیهای پلیآف (5.71) نسبت به فصل عادی (8.05) 28.6 درصد کاهش میانگین گلهای زدهشده در هر مسابقه داشتیم. وقتی تمام لیگها را در نظر بگیریم، یعنی میانگین کل گلهای زدهشده آنها، میبینیم که در مرحله پلیآف (5.72) نسبت به میانگین گلهای زدهشده در فصل عادی (6.48) 11.7 درصد کاهش داشته است.
این دادهها کاملاً مورد انتظار است و در بسیاری از ورزشهای دیگر دیده میشود، زیرا از یکسو، تنها 8 تیم برتر در پلیآف شرکت میکنند، درحالیکه از سوی دیگر، همه گروهها و افراد حداکثر حداکثری خود را هنگام مبارزه برای قهرمانی میدهند. .
نتیجه
در این نتیجه ما یکبار دیگر چند روند کلی فوتسال مدرن را که پس از پردازش تمام دادههای جمعآوریشده بهراحتی قابلمشاهده هستند، تکرار میکنیم:
- ضربات ایستگاهی ازنظر درصد کل گلهای زدهشده در بالای جدول قرار دارند.
- دروازه بانها در حال تبدیلشدن به بازیکن «پنجم» در زمین هستند، و موقعیتهایی با «دروازه بهابرگ پرنده» یکی از سیستمهای حمله اصلی است.
- کرنرها و ضربات اوت، تقریباً 2/3 گلهای زدهشده از ضربات ایستگاهی را ایجاد میکنند.
- در نیمه دوم بیشتر از نیمه اول گل زده میشود.
- بیشترین گلها در فاصله 6 متری دروازه حریف به ثمر میرسد.
- میانگین کل گلها در هر بازی حدود 6 است، درحالیکه کمترین گل در روسیه و بیشترین گل در چک به ثمر میرسد.
- روند معیارهای داوری عموماً بهگونهای است که امکان بازی تهاجمیتر را فراهم میکند که تعداد خطاهای انباشتهشده در مسابقات را کاهش میدهد.
- فوتسال در حال تبدیلشدن به یک ورزش سریعتر و پر تقاضا است، نهتنها در بعد فیزیکی، بلکه ازنظر تاکتیکی- فنی.
- تفاوت کیفیت بین این لیگها، حتی درون خود لیگها، بهطورکلی روند کاهشی دارد، اما هنوز بهطور قابلملاحظهای زیاد است که اغلب به دلیل تواناییهای مالی باشگاههاست که وقتی باشگاههای برتر اسپانیا، روسیه و پرتغال را با باقی اروپا مقایسه میکنیم، تفاوتهای قابلتوجهی را ایجاد میکنند.
درمجموع 176 مسابقه برای این پروژه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت که بدون شک نمونهای نماینده است. نتیجهگیری و دادههای حاصل از این تحلیل را میتوان نهتنها بهعنوان صحیح، بلکه برای همه مربیان فوتسال در سراسر اروپا، بلکه برای کل جامعه فوتسال نیز مورداستفاده قرارداد.